کارکردهای اندیشه فلسفی درتعامل بارویکردهای اخلاقی
Publish place: سومین کنگره بین المللی فرهنگ و اندیشه دینی
Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 527
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICCRT03_157
تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1397
Abstract:
علوم مختلف به هست و نیست می پردازند و اخلاق یگانه دانشی است که با مفاهیم باید و نباید سروکار دارد، اخلاق دو قلمرو کلی دارد که همه چیزرا در یکی ازآن دو جای می دهد؛ خوب یا بد؛ و البته برای تعیین حیطه و قلمروی هرچیز باید شاخص ومعیاری داشت که ازآن جمله می توان به عقل، نقل و شهود اشاره کرد.این مقاله با استفاده از روش توصیفی وکتابخانه ای به تبیین نقش تعقل وتفکر بعنوان شاخصی برتر در انتخاب رویکرد بهینه به اخلاق پرداخته و برخی ازشیوه های مهم اخلاق فیلسوفانه را به تصویر می کشد .مکاتب اخلاقی را می توان به سه قسم عمده تقسیم کرد: اخلاق فیلسوفانه، اخلاق عارفانه و اخلاق نقلی، که در این میان علی رغم اختلاف نظرهایی که دراندیشه های فیلسوفان اخلاق وجوددارد اخلاق را به منزله یک نظام فکری دانسته و دراستفاده ازعقل واستدلال وبرهان عمده این نحله ها هم عقیده بوده و خردورزی را فصل ممیز و حقیقت وجود انسان می دانند.در نگرش فلسفی به اخلاق، نفس آدمی دارای سه قوه شهویه، غضبیه و ناطقه است که با یکدیگر تعامل داشته و از یکدیگر تاثیر و تاثر می پذیرند.سقراط، افلاطون، ارسطو، نیچه، لذت گرایان، ریاضت گرایان سبک هایی اخلاقی را بیان می کنند که وجه مشترک آنها اتکا به نقطه ثقلی به نام عقل است، که خود موجب امتیاز اخلاق فیلسوفانه از سایر اخلاق ها است، هرچند نتایج بدست آمده و غایت اخلاقی این فیلسوفان یکسان نباشد.
Keywords:
Authors
علی اصغر یزدان بخش
استاددانشگاه فرهنگیان، پردیس شهیدبهشتی خراسان رضوی، ایران