ارایه یک مدل ازفرآیند تحلیل شبکه فازی 1 جهت تدوین استراتژیهای تبدیل دانشگاه تعاونی به دانشگاه کارآفرین واولویت بندی آنها abstract
در محیط تجاری سریعا در حال تغییر امروز، و رقابتی بودن دراقتصادجهانی و تاثیر عمیق تحولات گسترده جهانی درعرصه های علمی وفنی وچالش های پی درپی نظام اقتصادی-اجتماعی، نیاز به
کارآفرینی برای دانشگاه های تعاونی نه تنها به منظور کسب موفقیت بلکه برای بقاء حیاتی می باشد ، درواقع، پاسخی به اهمیت روزافزون دانش در نظام ملی و منطقه ای
کارآفرینی و ادراک جدید از
دانشگاه تعاونی و نیاز روزافزون دانشگاه ها به
کارآفرینی برای پاسخ به اقتصادهای ملی مبتنی بر بازارآزاد و پاسخ به نیازهای روزافزون و متنوع مشتریان است.
دانشگاه تعاونی ، به عنوان نسل سوم دانشگاه های کارآفرین ، ماموریت توسعه اقتصادی و اجتماعی را بر عهده دارد.
دانشگاه تعاونی در قالب
کارآفرینی با شناسایی یا خلق و استفاده از فرصتها و ضرورتها ونوآوری ،ایدهای نو را به کسب وکارهای سودآور و ارزش آفرین و اشتغال زا تبدیل می نماید.
دانشگاه تعاونی کارآفرین با تکیه بر دانش و مهارتها وخلاقیت نیروی انسانی خود ،ضمن اتخاذ سیاستهای خلاقیت محور از فرصتهای محیطی و تغییرات پیوسته دنیای پیرامون ،در راستای ماموریت ها وچشم انداز خود بهترین فرصتها را جست وجو می کند . در این مطالعه سعی شده است تا با شناسایی و معرفی مهمترین فاکتورها و عوامل اثر گذار استراتژیهای
کارآفرینی ، یک مدل از فرآیند تحیلی شبکه ای فازی جهت تبدیل
دانشگاه تعاونی به
دانشگاه کارآفرین با استفاده از استراتژیهای
کارآفرینی ارایه گردد . با توجه به عدم استقلال و وجود وابستگی بین عامل های موثر، از روش فرآیند تحلیل شبکه فازی برای شناسایی وابستگی های ممکن بین عوامل و اندازه گیری و اولویت بندی آنها برای توسعه مدل استفاده شده است.