اثربخشی خانواده درمانی ساختاری بر کاهش تعارضات زناشویی و دلزدگی زناشویی زنان در معرض طلاق abstract
هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی
خانواده درمانی ساختاری بر کاهش
تعارضات زناشویی و
دلزدگی زناشویی زنان در معرض طلاق می باشد.این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری آن را زنان در معرض طلاق شهر بجنورد به تعداد 80 نفر تشکیل داده و نمونه مورد نظر شامل 30 نفر از آنان بوده که به صورت نمونه دردسترس و داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شده اند. و هر دو گروه پرسشنامه های
دلزدگی زناشویی پاینز 1996 ، و تاکتیک های حل تعارض استراوس 2002 را تکمیل نمودند اما
خانواده درمانی ساختاری فقط بر روی گروه آزمایش اجرا و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد گروه آزمایش تحت 10 جلسه 70 دقیقه ای
خانواده درمانی ساختاری قرار گرفت و در نهایت هر دو گروه مجددا پرسشنامه های مربوط را تکمیل کردند. در نهایت داده ها با روش آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند و برای این منظور از نرم افزار SPSS-24 استفاده گردید. نتایج نشان داد تفاوت معناداری حداقل در یکی از متغیرهای
تعارضات زناشویی و
دلزدگی زناشویی میان دو گروه آزمایش و کنترل وجود داشته است. مقایسه پس آزمون ابعاد
تعارضات زناشویی در دو گروه، با کنترل کردن اثر پیش آزمون، حاکی از آن بود که بعد از اجرای جلسات درمانی، نمرات
تعارضات زناشویی تغییر معناداری داشته است نتایج حاکی از آن بود که
خانواده درمانی ساختاری در زنان در معرض طلاق باعث کاهش ابعاد تعارض زناشویی، بجز مولفه مذاکره و کاهش ابعاد
دلزدگی زناشویی گردیده؛ یعنی این رویکرد درمانی می تواند موجب کاهش
تعارضات زناشویی و
دلزدگی زناشویی گردد.