تاثیر تقدیر و تقدیرگرایی در ضعف سندیت تاریخی دو روایت از داستان اردشیر بابکان (با تاکید بر شاهنامه ی فردوسی و کارنامه ی اردشیر بابکان)

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 431

This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCNRPL09_126

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

Abstract:

باور به جبر و تقدیر از باورهای کهن و ریشهداریست که سالیان دراز، ذهن و ضمیر دانایان و اهل فلسفه و دانش را به خودمشغول داشته است. در ایران باستان، این باور به ویژه از راه آموزه های زروانی، در دوران حکومت خاندان ساسانی، گسترشی چشمگیر یافت. با تدوین گسترده ی متون ادبی و دینی، تاریخی و حماسی در این دوره، باور به تقدیر نیز در این متون ردپایی بس روشن، عمیق و تاثیرگذار از خود بر جای گذارد. بازتاب این پدیده را در متون تاریخی تدوین شده در دوره ی یادشده نیز میتوان دید؛ حال آن که تاریخ، علم است و مناسبات آن، باید بر اساس روابط متقن علی و معلولی، استوار باشد؛ نه بر مبنای تقدیر یا تصادف. از جمله مهمترین داستانهای تاریخی عصر ساسانی، داستان به پادشاهی رسیدن اردشیر، موسس این سلسله است که در اصل، آغاز دوره ی تاریخی ایران، با این رخداد شکلمیگیرد. در این پژوهش، تلاش شده کارکرد عامل تقدیر درشکل گیری دو روایت مهم تاریخی درباره ی به پادشاهی رسیدن این پادشاه بررسی و واکاوی شود؛ این دو روایت عبارتند از: داستان اردشیر در شاهنامه ی فردوسی و کارنامه ی اردشیر بابکان. نتیجه ی تحقیق نشان می دهد که چگونه تحت تاثیر عامل تقدیر و نگرش جبرانگارانه، جنبهی تاریخی متن تضعیف و جنبهی افسانهای آن تقویت گشته است؛ از این رو استناد به این متون در پژوهشهای تاریخی، علمی و معتبر نخواهد بود.

Keywords:

Authors

شهین حقیقی

دکترای زبان و ادبیات فارسی، استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه جهرم