دولت ها و به طور کلی بخش عمومی، همواره به دنبال ارایه خدمات کاراتر و با کیفیت بالاتر، جهت ارتقای سطح رفاه اجتماعی، امنیتی و اقتصادی جامعه می باشند.در این بین، رشد و توسعه اقتصادی کشورها در گرو اجرای
پروژه های مختلف زیرساختی می باشد. محدودیت منابع بودجه ای دولت ها برای
تامین مالی پروژه های بزرگ، کشورهای مختلف را بر آن داشته تا از تکنیک های مختلف مشارکت عمومی خصوصی، منجمله
تامین مالی پروژه محور در قالب استفاده حداکثری از ظرفیت های شرکت مجری
پروژه (SPV)، به جهت تسهیم بهتر
ریسک و توسعه اقتصادی استفاده نمایند. در همین راستا میتوان از ارزش آفرینی پول و منابع (VFM)، شاخص سازنده بخش عمومی (PSC)، ارزش خالص فعلی (NPV)، به عنوان پارامترهای اقتصادی تاثیر گذار در انتخاب مناسبترین رویکرد انجام
پروژه های زیرساختی به روش برون سپاری سنتی یا روشهای
مشارکت عمومی خصوصی (PPP) نام برد. در این پژوهش عوامل چالش زا و موثر در قراردادهای
مشارکت عمومی خصوصی از طریق پرسشنامه و طبق نظر جامعه آماری خبرگان پژوهش، تعیین و رتبه بندی شدند. سپس داده ها توسط متدلوژی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با استفاده از نرم افزار Expert Choice تحلیل گردیدند. نتیجتا چنانچه با بررسی شاخص های اقتصادی، مشخص گردد که استفاده از روش های
مشارکت عمومی خصوصی توجیه پذیر می باشند، طبق پژوهش صورت گرفته، مناسب ترین روش های قرارداد PPP به ترتیب اولویت، روش های ساخت بهره برداری واگذاری (BOT)، طراحی-احداث-تامین اعتبار-راه اندازی (DBFO)، ساخت مالکیت بهره برداری (BOO) خواهند بود. در غیر اینصورت رجوع به روش برون سپاری سنتی، پیشنهاد می گردد.