تحلیل داستان گل و نور.ز خواجوی کرمانی با تاکید بر فرآیند فردیت یونگ

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 390

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPLL-26-85_008

تاریخ نمایه سازی: 30 مهر 1398

Abstract:

کارل گوستاو یونگ، بنیان گذار روان شناسی تحلیلی در قرن بیستم، معتقد است در زیر سطح ظاهری آگاهی انسان ها بخش دیگری به نام ناخودآگاه جمعی ازلی وجود دارد که به صورت عاملی روانی مشترک وموروثی خانواده بشری درآمده است او موفق به کشف ومعرفی کهن الگوهای مشترک در اساطیر ملل شد واین موضوع، مکتب روان کاوی او را شکل داد. در این پژوهش داستان گل ونوروز از این دیدگاه و با تاکید بر فردیت هدف تامل ومداقه قرار می گیرد. توجه به کهن الگوها برای رمزگشایی داستان گل و نوروز ضرورت دارد، زیرا این مجموعه به طور کلی بر پایه این نمادهای کهن پی ریزی شده است. نوروز نماد نیروهای ناخودآگاه پیروزشاه نماینده بعد فعلیت یافته کهن الگوی خود است. نوروز پس از سفرهای خطرناک فراوان، در انتها، به وصال محبوبش می رسد و با متولد شدن فرزندش، چرخه فرآیند فردیت کامل می شود.

Authors

محسن محمدی فشارکی

دانشیار دانشگاه اصفهان

نسرین ستایش

دانشجوی دکتری دانشگاه اصفهان