اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر روی قربانیان تجاوز جنسی: مطالعه تک موردی

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 2,558

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CCRMED03_083

تاریخ نمایه سازی: 20 بهمن 1398

Abstract:

طبق متن تجدید نظر شده ی ویرایش پنجم کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی، تجاوز در لیست موقعیت های استرس زا آمده است؛ این اتفاق خارج از تجارب معمولی انسان ها است. مطالعات اولیه از سندرم تجاوز صحبت می کردند. این مفهوم بر این باور است که در بعضی از قربانیان، حتی پس از گذشت 13 تا 16 ماه همچنان نشانه های وحشت، ترس و بدگمانی وجود دارند. علاوه بر این احساس ترس، بسیاری از قربانیان از اختلال طولانی مدت عملکرد خود در خانه، کار و دانشگاه رنج می برند (جنکینز، 1995). مشکلات بین فردی، اختلالات جنسی، افسردگی و اضطراب مشکلات روانشناختی آشکاری هستند که با عواقب پس از تجاوز مرتبط هستند. واکنش زنان به تجاوز جنسی بسیار شبیه اختلال استرس پس از سانحه است و به همین خاطر آن را نشانگان آسیب تجاوز جنسی نامیده اند. بازماندگان تجاوز جنسی، حتی پس از کنترل اثرات خشونت و خطرات، ممکن است بیشتر از قربانیان جنایت های دیگر به اختلال استرس پس از سانجه دچار شوند (جنکینز، 1995). اختلال استرس پس از سانحه مجموعه ای از علائم است که در مواجه با حوادث آسیب زای زندگی پیدا می شود. حوادثی مانند سیل، زلزله و ... اما حوادث آسیب زایی مانند جنگ، سرطان، تجاوز جنسی در سال های گذشته، انسان های زیادی را به این ختلال دچار ساخته اند (طاهری، مرادی، آزاد فلاح، میرزایی و همکاران، 1389). PTSD با خاطرات ناخواسته ی حادثه آسیب زا، فلش بک ها و کابوسهای شبانه توصیف می شود (هایس، لابار، مک کارتی، سلگراد و همکاران، 2011). قرابانیان حداقل در دو بعد شخصی و اجتماعی دچار مشکل می شوند. در بعد شخصی، فرد قربانی به مشکلات هیجانی خود، آگاه بوده و درخواست کمک دارد. احساس بیماری یا ناشادی می کند و مشکلات جسمانی، گم گشتگی ذهنی، تفکر درهم ریخته و اضطراب دارد. از پیوند هیجانی عمیق با دیگران می پرهیزد، گوشه گیر، تندمزاج و بی قرار می شود. بنابراین انجام مداخلات روانشناختی برای شناسایی هیجان، فراخوان آن و کاهش رنج، نشخوار فکری، یادآوری خاطرات و افسردگی و در مجموع، نشانگان بالینی این مراجعین موضوعی است که توجه روانشناسان، روان پزشکان، مددکاران اجتماعی، پزشکان و حتی جامعه ی حقوقی را به خود جلب کده است.(اکبری، 2011). تا به امروز، اثربخشی برخی درمان ها برای اختلالات مربوط به تروما و سوء استفاده ی جنسی تایید شده است. با این حال، شواهدی برای درمان علایم خاص سوء استفاده ی جنسی و بهبود کارکرد روانی وجود ندارد (ویلسون و همکاران، 1995). درمان متمرکز بر هیجان، یک درمان کوتاه مدت است (مک کارتی، 2008). بر اساس نظریه ی هیجانات فعلی (لازاروس، 1991) سیستم هیجانات، نقش سازمان دهی تجربه ی فرد از واقعیت، احساس از خود و جهت گیری به سمت دیگران را دارد. هم چنین، تنها از طریق دسترسی به هیجانات و معنای عاطفی است که می توان مشکلات عاطفی را درمان کرد. EFT طبق سه راهبرد مرابط با تغییر انجام می گیرد: 1- دسترسی و اصلاح معنای عاطفی غیر انطباقی در ارتباط با تجربه های ترس و اضطراب و شرم 2- دسترسی به هیجانات انطباقی گه قبلا مهار شده اند مانند خشم و اندوه، به طوری که اطلاعات مرتبط با این هیجان ها به سیستم های فعلی معنایی یکپارچه شوند و 3 فراهم کردن یک تجربه ی اصلاحی با درمانگر (پاویو، 2010) هدف مهم در این رویکرد کمک به افراد است که احساسات و نیازهایشان را روشن کنند زیرا از این طریق افراد نسبت به آنچه برایشان اهمیت هیجانی دارد، پذیرش بیشتری به دست می آوردند. با وجود مطالعات متعدد در مورد تاثیر مطلوب روش EFT بر برخی اختلالات روانی، درباره تاثیر این درمان بر قربانیان جنسی پژوهش های اندکی صورت گرفته است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر روی قربانیان جنسی است.

Keywords:

درمان متمرکز بر هیجان (EFT) , قربانی جنسی , اختلال استرس پس از آسیب.

Authors

سامان آسیابانی

پژوهشگر مرکز مطالعات روانکاوی - PPSC.NY,USA

فرنگیس شریفی باستان

پژوهشگر مرکز تحقیقات آسیب های روانی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی ایلام.

عاطفه زندی فر

هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی البرز.