همگرایی دیپلماسی استانی با دیپلماسی اقتصادی ،چالش ها و راهکارها

1 دی 1404 - خواندن 9 دقیقه - 28 بازدید

همگرایی دیپلماسی استانی با دیپلماسی اقتصادی: چالش ها و راهکارها

حمید گمشادزهی ،کاندیدای دکتری تخصصی روابط بین الملل

چکیده: دیپلماسی استانی، به عنوان یک راهبرد نوین در سیاست خارجی ایران، با هدف فعال سازی ظرفیت های اقتصادی، فرهنگی و گردشگری استان ها در تعامل با کشورهای همسایه شکل گرفته است. همگرایی این دیپلماسی با دیپلماسی اقتصادی در سطح ملی، می تواند به عنوان یک اهرم راهبردی برای مقابله هوشمندانه با تحریم ها، توسعه صادرات غیرنفتی و تقویت پیوندهای منطقه ای عمل کند. این یادداشت با رویکردی تحلیلی به تبیین مبانی، ظرفیت ها، چالش های داخلی و بیرونی این همگرایی و در نهایت ارائه راهکارهای عملیاتی می پردازد.
1. مقدمه و کلیات
در شرایط پیچیده ژئوپلیتیک و فشارهای اقتصادی، جمهوری اسلامی ایران نیازمند بهره گیری از تمامی ابزارها و ظرفیت های خود برای توسعه روابط خارجی و رفع موانع اقتصادی است. در این راستا، دو مفهوم دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی استانی اهمیت یافته اند. دیپلماسی اقتصادی به استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای دستیابی به اهداف اقتصادی ملی اطلاق می شود. از سوی دیگر، دیپلماسی استانی رویکردی تمرکززدایانه است که بر اساس آن، استان ها (به ویژه استان های مرزی) با اختیارات گسترده تر، بازیگران مستقلی در عرصه تعاملات اقتصادی، فرهنگی و تجاری با مناطق همجوار خود می شوند.
همگرایی این دو سطح از دیپلماسی، می تواند موتور محرکی برای تحقق اقتصاد مقاومتی، گسترش تجارت منطقه ای و تقویت قدرت نرم ایران باشد. هدف این نوشتار، واکاوی این همگرایی، شناسایی موانع و ارائه راهکارهایی برای بهینه سازی آن است.
2. مبانی نظری و ظرفیت های همگرایی
دیپلماسی استانی نه به معنای خروج از سیاست خارجی واحد کشور، بلکه به عنوان "بازوی هوشمند" و اجرایی کننده سیاست کلان همسایگی و اقتصادی دولت مرکزی تعریف می شود. این دو دیپلماسی در چند محور کلیدی می توانند با یکدیگر همگرا و هم افزا شوند:
· عملکرد منطق سازی: دیپلماسی استانی با تمرکز بر ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی هر منطقه (مانند خراسان به عنوان قلب ارتباط با آسیای میانه)، امکان تعمیق رابطه با کشورهای همسایه را در سطح عملیاتی فراهم می کند.
· کاهش هزینه مبادله: استان ها با شناخت بهتر از بازارهای محلی همسایه، توانایی انعقاد تفاهمنامه های کاربردی در حوزه هایی مانند ترانزیت، گردشگری و بازارچه های مرزی را دارند که می تواند مقدمه ای برای قراردادهای بزرگ تر ملی باشد.
· تنوع بخشیدن به اقتصاد: تمرکز بر مزیت های خاص هر استان (مانند گردشگری سلامت در مشهد یا ترانزیت در خوزستان) به تنوع شرکای تجاری و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی کمک می کند.
3. چالش های پیش روی همگرایی
دستیابی به همگرایی مطلوب با موانع و چالش های متعددی روبرو است که می توان آن ها را در دو سطح داخلی و خارجی دسته بندی کرد.
3.1. چالش های داخلی
· ساختار متمرکز اقتصادی و اداری: وجود نظام چندگانگی قیمت گذاری (آزاد، دولتی، تعاونی) و بوروکراسی پیچیده مرکزی، باعث کاهش انگیزه و سرعت عمل استان ها در انعقاد قراردادها و استفاده از فرصت های زودگذر اقتصادی می شود.
· ضعف نهادها و زیرساخت ها: ضعف در زیرساخت های لجستیکی (مانند گمرک، حمل و نقل مرزی)، نبود نهادهای پشتیبان قدرتمند (مانند بانک های بین المللی فعال در استان ها) و کمبود نیروی انسانی متخصص در حوزه تجارت بین الملل در سطح استان ها از موانع اصلی است.
· نبود هماهنگی و نقشه راه یکپارچه: امکان تداخل وظایف و موازی کاری میان وزارتخانه های خارجه، کشور، اقتصاد و استانداران وجود دارد. فقدان یک سند راهبردی ملی که وظایف، حدود اختیارات و اهداف مشترک را به وضوح تبیین کند، می تواند به هرج ومرج در اقدامات بین المللی استان ها منجر شود.
3.2. چالش های خارجی و ژئوپلیتیک
· تحریم های بین المللی: تحریم ها دسترسی استان ها به شبکه های مالی جهانی، جذب سرمایه گذاری خارجی و حتی مبادلات مرزی ساده را با مشکل مواجه می سازد.
· رقابت و بی ثباتی منطقه ای: وجود رقبای قدرتمند اقتصادی در منطقه و همچنین بی ثباتی در برخی کشورهای همسایه (مانند افغانستان)، ریسک سرمایه گذاری و تعاملات اقتصادی بلندمدت را افزایش می دهد.
· محدودیت های ساختاری اقتصاد ملی: عملکرد دیپلماسی اقتصادی در سطح کلان، تحت تاثیر مشکلات ساختاری اقتصاد ایران (مانند وابستگی به نفت، تورم مزمن و نبود ثبات در قوانین اقتصادی) قرار دارد. این مشکلات، قدرت چانه زنی و جذابیت ایران را در مذاکرات اقتصادی کاهش می دهد و دامن گیر اقدامات استانی نیز می شود.
4. راهکارها و پیشنهادهای سیاستی
برای غلبه بر چالش ها و تحقق همگرایی اثربخش، راهکارهای زیر در سطوح مختلف پیشنهاد می شود:
4.1. راهکارهای نهادی و حکمرانی
· تدوین سند راهبردی ملی دیپلماسی استانی-اقتصادی: دولت باید با همکاری وزارت خارجه، کشور و اقتصاد، چارچوب کلان، اهداف کمی و کیفی، و حدود اختیارات استانداران در عرصه بین الملل را مشخص کند. این سند باید از هماهنگی کامل با سیاست همسایگی و دیپلماسی اقتصادی کشور اطمینان حاصل نماید.
· ایجاد شوراهای هماهنگی استانی: در هر استان مرزی، شورایی متشکل از استاندار، مدیران کل دستگاه های اجرایی مرتبط، رئیس اتاق بازرگانی و نماینده وزارت خارجه تشکیل شود تا تمامی اقدامات و تفاهمنامه ها در آنجا هماهنگ و تصویب گردد.
· تفویض اختیار هدفمند و نظارت شده: واگذاری اختیارات باید بر اساس ظرفیت سنجی دقیق هر استان و به صورت گام به گام انجام شود. به عنوان مثال، ابتدا اختیارات در حوزه بازارچه های مرزی و گردشگری و سپس در حوزه های پیچیده تری مانند سرمایه گذاری مشترک اعطا گردد. این فرآیند باید همراه با نظام نظارتی و ارزیابی عملکرد باشد.
4.2. راهکارهای عملیاتی و اجرایی
· تمرکز بر محورهای دارای مزیت نسبی: هر استان باید بر یک یا دو محور مشخص که از مزیت نسبی و ظرفیت بالایی برخوردار است، متمرکز شود. به عنوان مثال:
· استان های خراسان: دیپلماسی گردشگری زیارتی-سلامت و ترانزیت به سمت آسیای میانه.
· استان های جنوبی (خوزستان، بوشهر): دیپلماسی انرژی و بنادر.
· استان های غربی (آذربایجان غربی، کردستان): توسعه بازارچه های مرزی و شهرک های صنعتی مشترک با کشورهای همجوار.
.استان سیستان و بلوچستان :توسعه و راه اندازی بازارچه ها و گذرهای تجاری مرزی ،توسعه اقتصاد دریا محور ،اکتشاف، معادن ،توسعه زیرساخت های گردشگری به ویژه در بخش نصرت آباد و نقاط ساحلی و مرکزی استان
· توسعه زیرساخت های مرزی و دیجیتال: دولت باید سرمایه گذاری در پایانه های مرزی هوشمند، سیستم های گمرکی الکترونیک یکپارچه و زیرساخت های حمل و نقل ریلی و جاده ای را در اولویت قرار دهد تا مبادلات تسهیل شود.
· بهره گیری از دیپلماسی عمومی و غیررسمی: از ظرفیت های فرهنگی، تاریخی، مذهبی و ورزشی هر استان برای ایجاد پیوندهای مردمی و بسترسازی برای روابط اقتصادی رسمی تر استفاده شود. برگزاری جشنواره های مشترک، تبادلات دانشگاهی و ورزشی از جمله این اقدامات است.
4.3. راهکارهای پشتیبانی و توانمندسازی
· آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی: دوره های آموزشی ویژه در حوزه تجارت بین الملل، مذاکره، زبان کشورهای همسایه و قوانین گمرکی برای مدیران و تجار استانی برگزار گردد.
· ایجاد صندوق ضمانت صادرات استانی: با مشارکت دولت و بخش خصوصی، صندوق هایی برای ضمانت ریسک های اولیه صادراتی بنگاه های کوچک و متوسط استانی ایجاد شود.
· تقویت پیوند مرکز-استان: ستاد دیپلماسی استانی در وزارت خارجه باید به عنوان پل ارتباطی و حلقه واسط، نه تنها به هماهنگی بپردازد، بلکه تسهیل گر دسترسی استان ها به شبکه سفرا و نمایندگی های ایران در خارج از کشور باشد.
5. نتیجه گیری
همگرایی دیپلماسی استانی با دیپلماسی اقتصادی ملی، یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت راهبردی برای ایران در شرایط کنونی است. این همگرایی می تواند با تبدیل تهدید مرزها به فرصت های اقتصادی، کمک شایانی به مقاومت در برابر تحریم ها، ایجاد اشتغال پایدار در مناطق مرزی و نهادینه سازی روابط صلح آمیز با همسایگان کند. موفقیت این راهبرد، اما در گرو خلق سازوکارهای نهادی منسجم، تفویض اختیار هوشمندانه و پشتیبانی همه جانبه از initiatives استانی است. کلید این موفقیت، در یافتن نقطه تعادل بین رهبری و هدایت مرکز و ابتکار عمل و agility استان ها نهفته است. با تحقق این همگرایی، استان های ایران می توانند از حلقه های منفصل پیرامونی به کانال های فعال و پویای ارتباط اقتصادی ایران با جهان تبدیل شوند.