ضرورت اتخاذ راهبرد پیش دستانه برای جلوگیری از تضعیف جایگاه حاکمیتی دامپزشکی

5 اسفند 1402 - خواندن 7 دقیقه - 202 بازدید

برنامه «بالاتر» و مناظره معاونت پیشگیری سازمان دامپزشکی با کارشناس مرکز پایش و بهبود فضای کسب و کار را باید از جمله شواهدی به حساب آورد که می تواند علاوه بر متن، پیامدهای حاشیه ای فراتر از متن نیز به همراه داشته باشد. صرف نظر از نامتوازن بودن طرفین مناظره و چیدمان مشارکت کنندگان، نکته قابل تامل آن است که مجبور شدیم برای تشریح جایگاه نظارت حاکمیتی دامپزشکی حتی در برابر پایین ترین سطوح کارشناسی، واکنش نشان دهیم. این در حالی است که در سایر دستگاه های حاکمیتی نه تنها اساسا نیازی به رفتار واکنشی در این حد احساس نمی شود بلکه سایر افراد و بخش ها شانی برای خود برای زیر سوال بردن وظایف حاکمیتی این دستگاه ها قائل نیستند. رمز موفقیت دستگاه هایی مانند وزارت بهداشت در اجرای وظایف حاکمیتی را باید در جایگاه قانونی مستحکم، موضع گیری یک دست وزارتخانه و تعهد عملی مدیران ارشد آن ها به این اصول دانست. مشتبه شدن امر برای سایر بخش ها در زیر سوال بردن بدیهی ترین اصول طب پیشگیری را باید از جمله شواهدی به حساب آورد که می تواند در صورت تکرار به تضعیف جایگاه دامپزشکی بینجامد. از این موضوع در مدیریت راهبردی تحت عنوان تئوری «پنجره شکسته» یاد می شود. به این معنی که اگر در حوزه ای اندک ضعفی دیده شود این نقطه ضعف، کنشگران پیرامونی را تحریک می کند که  ترک های بیشتری در آن ایجاد کنند تا زمانی که کل آن فرو بریزد!  مصاحبه اخیر مدیریت سازمان جهاد کشاورزی استان تهران بعد از مناظره را اقدامی در این راستا می توان ارزیابی کرد. ناگفته پیداست چنین دفاعی از ساحت حاکمیتی دامپزشکی در تعیین فواصل بهداشتی به معنای دفاع از سلامت جامعه بوده و مجوزی برای نادیده گرفتن سایر حوزه ها از جمله «امنیت زیستی» محسوب نمی شود.

ریشه یابی این وضعیت نشان می دهد بخشی از این چالش ها مربوط به جمع شدن ماموریت «تولید» و «نظارت بر سلامت تولید»، ذیل وزارتخانه واحد است. همان طور که پیش از این نیز شاهد بوده ایم به طور کاملا طبیعی در وزارت جهاد کشاورزی همواره ماموریت «تولید» در اولویت بوده است. بنابراین بخش پرنفوذتر وزارتخانه، نظارت سازمان دامپزشکی با ماموریت سلامت محور بر بخش دیگری از همان وزارتخانه را برنمی تابد. نادیده گرفتن مقررات 60 سال گذشته در خصوص ملاحظات سلامت محور استفاده از سموم دفع آفات گیاهی را هم باید در این راستا ارزیابی کرد. از آنجا که نظارت بر سلامت تولیدات گیاهی ذیل وزارت جهاد کشاورزی تعریف نشده است عملا این نادیده گرفتن اصول سلامت محور، تضادی ایجاد نمی کند. نتیجه چنین رویکردی این است که بخش تولیدمحور وزارتخانه، مستقیم یا غیرمستقیم مسئولیت سنگ اندازی بر سر راه افزایش تولیدات دامی و رونق کسب و کار را متوجه دستگاه نظارت حاکمیتی می کند که اتفاقا زیرمجموعه خودش قرار دارد! و در چنین وضعیتی است که تعارض منافع سازمانی رخ می دهد. سوالی که در این میان پیش می آید این است که چرا در بسیاری از کشورهای دیگر دنیا که تشکیلات دامپزشکی ذیل وزارت کشاورزی تعریف شده اند چنین مسائلی دیده نمی شود؟ پاسخ این سوال را باید در فرهنگ سازمانی مدیران ارشد این کشورها جست و جو کرد. در چنین فرهنگ سازمانی، اولویت «سلامت» بر «تولید» برای مدیران امری کاملا بدیهی و پذیرفته شده است. به طوری که در تعریف امنیت غذایی ، تولید غیرسالم و غیرسودمند را اساسا غذا به حساب نمی آورند! البته رسانه ها و افکارعمومی بیشتر این کشورها هم به مسئولان اجازه چنین تسامحی نمی دهد. بنابراین برای مدیریت پیش دستانه جلوگیری از تضعیف جایگاه حاکمیتی دامپزشکی، بازنگری در رویکردهای سازمانی از چهار جهت قابل پیشنهاد است.

۱- تقویت بنیه حاکمیتی سازمان دامپزشکی، نظام دامپزشکی و موسسات مربوطه با رویکرد سلامت محور و نگاه آینده نگرانه در اسناد قانونی و بالادستی می تواند از بسیاری از پیامدهای  تضعیف کننده جایگاه حاکمیتی دامپزشکی جلوگیری کند. تعیین تکلیف همپوشانی های قانونی و شبه قانونی با سایر دستگاه ها  نیز ضمن شفاف کردن وظایف و اختیارات از بسیاری از مشکلات آتی جلوگیری خواهد کرد. استفاده مدبرانه از نیروی هم افزای سایر دستگاه های سلامت محور نیز در برخی مقاطع می تواند راهگشا باشد.

۲- بازنگری در ارکان جهت ساز سازمانی به ویژه ماموریت سازمان در این میان کمک کننده خواهد بود. ماموریت، چشم انداز و ارزش های سازمانی به عنوان مقاصد آرمانی به مثابه فانوس دریایی عمل می کنند که سازمان را در تلاطم امواج به سمت ساحل امن هدایت می کنند. بنابراین بازنگری در ارکان جهت ساز ضمن تاکید بر رسالت بهداشتی، سازمان را از درگیر شدن به امور نامرتبط از جمله بنگاه های زودبازده، تنظیم بازار، شمارش تولید و غیره که تداعی کننده ماموریت «تولید به هر قیمتی» هستند باز خواهد داشت. بدیهی است ضمانت اجرایی این ارکان جهت ساز، باور قلبی و تعهد عملی مدیران ارشد سازمان به این مقاصد آرمانی خواهد بود.

۳- راهبرد تعیین کننده ای که تا حد زیادی از سازمانی مانند سازمان دامپزشکی کشور انتظار می رود منوط کردن تمام تصمیمات به اسناد پشتیبان است. این اسناد شامل مطالعات عمیق علمی در قبال همه تصمیماتی است که سازمان برای اموری مانند بهداشت اماکن، مبارزه با بیماری ها، راهبردهای پیشگیری، دارو، واکسن، قرنطینه و سایر وظایف خود اتخاذ می کند. اگر این اسناد پشتیبان در دسترس می بودند مطمئنا رویکرد بهتری در بسیاری از چالش ها از جمله در مناظره اخیر اتخاذ می کردیم. همچنین در مورد محموله واکسنی که چندی پیش به جای ایمنی زایی به ایجاد بیماری و تلفات در چند استان انجامید با یک رویکرد علمی و منطقی تری عمل می شد. در مذاکرات با تشکیلات دامپزشکی سایر کشورها نیز در دسترس بودن این اسناد پشتیبان، راهبرد پیش دستانه ای برای تسهیل صادرات محصولات دامی محسوب می شود. از سوی دیگر تهیه و تدوین این اسناد پشتیبان به زیرمجموعه و سلسله مراتب اداری از وزارتخانه تا پایین ترین سطوح سازمانی این پیام را منتقل می کند که پیشران تعیین کننده نهایی در اتخاذ تصمیمات این سازمان، عامل علمی است. چنین راهبردی ایجاب می کند سازمان دامپزشکی کشور از همه بنیه علمی خود در اقصی نقاط کشور استفاده کند که خود به تقویت حمیت سازمانی، شایسته سالاری و ارتقای بهره وری می انجامد. مرکز مطالعات تازه تاسیس سازمان دامپزشکی می تواند طلایه دار تهیه این اسناد پشتیبان باشد.

۴- نکته مهم دیگری که به سازمان دامپزشکی کشور و نظام دامپزشکی کمک می کند هم به رسالت بهداشتی خود به بهترین وجه عمل کنند و هم  وجهه اجتماعی  شایسته ای برای صنف دامپزشکی فراهم نمایند اتخاذ رویکرد سیستمی در تصمیم سازی ها است. با اتخاذ این رویکرد، سازمان تلاش می کند از همه عوامل موثر بر فعالیت های خود باخبر باشد، پیامدهای اقدامات خود را با دقیق ترین شیوه ها شناسایی کند و درنهایت برای انجام وظایف خود آن قدر در بروکراسی و سامانه های متعدد غرق نشود که از زیست بوم کاری خود که آثار مستقیمی بر فعالیت های دامپزشکی دارند غافل شود. چنین رویکرد کل نگری، کمک حال مدیران برای اتخاذ تصمیمات هدفمند و با چشمان باز خواهد بود.

۵- امروزه استفاده بهینه از رسانه بیش از هر زمان دیگری در فرهنگ سازی و اصلاح ذهنیت ها اهمیت یافته است. اگر هدف سازمان تقویت جایگاه حاکمیتی دامپزشکی در همه عرصه ها باشد باید در رسانه ها از جمله  صدا و سیما و رسانه های اجتماعی حضور پررنگ تری داشته باشد. در این راستا تدوین پیوست رسانه ای بر پایه اصول علمی و ارکان جهت ساز تا حد زیادی کمک کننده خواهد بود. همراهی رسانه ها و افکار عمومی، هموارکننده راه دامپزشکی در عمل به وظایف حاکمیتی با صرف کمترین انرژی و هزینه خواهد بود.