درآمدی بر آسیب شناسی جامعه ایرانی از منظر روانکاوانه

19 اسفند 1401 - خواندن 4 دقیقه - 269 بازدید

جامعه ای که شبیه بوف کور، سر عاشقانه هایش را گرداگرد خواهد برید، از زن اثیری تا لکاته، تزهایی درباره علل و انگیزه ها و کنکاش در شبکه و ساختارهای منجر به حادثه قتل "رومینا اشرفی" در ایران: و باید نوشت از داستان قتل رومینا اشرفی که دارد مصادره می شود، مصادره به مطلوب و میل جماعتی که دوست دارند همه چیز را رونمایی، محکوم، نقد، تحلیل و آسیب شناسی کنند، جامعه ای که مدت های طولانی در برابر فاجعه ها فقط گزارش و آمار دقیق تحویل می دهد، بازار گرمی با نظر کارشناسی و تحلیل های چندلایه، در و تخته جفت کردن، حادثه ها شده اند اسباب خبرسازی و شلوغ کردن، عزاداری حقیقی همواره ترکیبی از ماتم و سکوت و ماخولیا بوده، پس این ها عزاداری و همدردی نیستند، این شلوغی ها ادامه و پیام بازرگانی وسط فیلم و وقفه و هواخوری تا حادثه و قتل بعدی است، باید کمی عقب کشید و سکوت کرد، درک همدستی پنهان همه بخش های بیمار جامعه، از چاقو کشی و قمه کشی گنده هات ها تا برخورد با اراذل و اوباش و آفتابه انداختن گردن تن خالکوبی شده و درشت یک مرد، تا جدال های مجازی و تکثیر تاسف بار دکورها، از حقیقت وحید مرادی ها و جمله معروف خال زده روی سینه اش "بکش تا زنده بمانی" تا سعید حنایی معروف به خفاش شب و بیجه بچه باز، از اصغر قاتل دوره قاجار تا جنایت معروف خانه کوچه بیست و سه خیابان گاندی و مرثیه سرکوب شده "شاهرخ و سمیه"، از داستان شهلا جاهد و ناصر محمدخانی تا قتل میترا استاد با گلوله وزیر آموزش و پرورش سابق، از صدای خرخر گلوی بریده ستایش با کارد کند میوه خوری تا جاسازی جسدش در جعبه پیانو روی پشت بام، داستان جامعه شب ادرار و زود انزال، مردمان سرشار از عقده های با کسی نگفته و رازهای مختوم مانده زیر خاکستر، جامعه ای که ناموس و حیثیتش را تا مرز لکه دار شدن تازیانه می زند، مردمان هیستریک و منحرف، از جلو نظام با صابون گلنار تا خودارضایی یک لشکر پسر جوان، و صدای ناله به خانه همسایه رسیده، مردمانی که کانال های پورنو را با هر زحمتی باز می کنند و گوشی هایشان پر از پوزیشن های محبوب سکس است، بس کنید این دلقک بازی را، بس کنید این قهرمان و مظلوم ساختن را، ما از مکتب حسین، فقط گودی قتلگاه را پاس کردیم، ما برگه های شکست را با دست هایی پر از پارگی بوی زنجیر امضا کردیم. جامعه امروز ایران بیش از همیشه به روانکاو نیاز دارد، حرفی برای گفتن نمانده و مکالمه میان آدم ها قطع شده، غریبه ها وارد زندگی می شوند و وقت هرس تبرگاه ها نزدیک شده، ما شروع بیماری تا سرایت را گزارش زنده و لحظه به لحظه هستیم، کار از کار گذشته و به زودی چیزی منفجر خواهد شد، و مشت های ما گشوده خواهد شد، این جا همه جنون ها، انحراف ها، پلشتی ها و پارگی هایشان را زیر خروارها آرایش پنهان کرده اند، مردمان دودوزه باز بی رحم، در نامه اعمال این ملت، هر روز پدری سر دخترش، پسری سر خواهرش و شوهری سر زنش را می برد، سکوت کنید و به صاحب عزایی فکر کنید که ما هستیم.

جرم آنیرهبری تحول آفرینآینده پژوهیروانکاویآسیب اجتماعی