مهارت اجتماعی- مسوولیت پذیری و تعهد - بخش دوم

3 شهریور 1403 - خواندن 3 دقیقه - 87 بازدید

مهارت اجتماعی(مسوولیت پذیری و تعهد)- در ادامه بحث مربوط به مسوولیت پذیری و تعهد به بخش دوم می پردازیم.

تکالیف ما نسبت به دیگران:تکالیف انسان نسبت به دیگران عبارتست از «حرمت نهادن به حقوق دیگران».بر ما وظیفه و تکلیف است که حقوق دیگران را مراعات کنیم و به عنوان یک امر اخلاقی آن را پاس بداریم. در تمام جهان هیچ چیز به اندازه حقوق مردم،مقدس و محترم نیست. حقوق مردم چیزی نیست که بتوان در باره آن، چون و چرا کرد و آن را مورد تعرض قرار داد. " کانت" فیلسوف آلمانی در این باره می گوید: حقوق مردم مامن آنهاست و از هر سد و مانعی محکم تر است. در جهان، قانون گزار مقدسی وجود داردکه این حق را به عنوان یک امر مقدس به مردم عطا کرده است

صاحبنظران -دیدگاههای شناخت اجتماعی-کسی را دارای مهارت اجتماعی (مسوولیت پذیری و تعهد) می دانندکه بتواند به حقوق،الزامات و وظایف خود دست یابد؛ بی آنکه حقوق، الزامات و رضایت خاطر دیگران را مورد دست اندازی؛ قرار دهد.

 "کانت" در این باره می گوید «ما باید دیگران را دوست بداریم،زیرا دوست داشتن دیگران خیر است و موجب خوش طبعی ما می شود. این دوست داشتن بر اساس تمایل نیست بلکه اراده ای است که به موجب آن،دیگران مطلوب ما واقع می شوند. ما باید اراده کنیم و بخواهیم که دیگران را شایسته دوست داشتن بدانیم .اگر انسان در شخصیت دیگران کندوکاو کند تا چیزی که لایق دوست داشتن درآنهاباشد،راپیدا کند؛سرانجام چیزی برای دوست داشتن در وجود آنها خواهد یافت. 

پس اساس تعالیم اخلاقی این است که ما سعادت خود را در این بیابیم که دیگران را نیز سعادتمند بیابیم. وی همچنان بر این عقیده می باشد که همان قدر که ما استحقاق احترام دیدن از دیگران داریم،آنان نیز همان قدر حق دارند که از ما احترام ببینند. و این همان فرمول احترام به کرامت اشخاص است که در آن از احترام بی قید و شرط آدمیان سخن به میان می آورد و از ما خواسته می شود به آزادی و توان هرفرد احترام بگذاریم. 

" کانت" نگاه ابزاری و وسیله ای به دیگران را به شدت مطرود می داند و در این باره اعلام می نماید که چون آدمی غایت ذاتی دارد و غایت مطلق است،هرکسی از او و یا حتی خودش به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدفی دیگراستفاده کند،بالاترین قانون اخلاق را زیرپا گذاشته است. 

کانت همیشه از ستمگری و خودکامگی بیزار بود چنانکه در سن هفتادویک سالگی این بیزاری را در نگارش رساله«صلح جاوید» خود نشان داده و سعی کرده چاره ای برای سفاهت بشر بیندیشد. وی همچنین معتقد است ما وظیفه ای مثبت برعهده داریم که تا حد توان،تلاش آدمیان را برای دستیابی به سعادت درک کنیم و پیش ببریم. 

"کارل پوپر" نیز همچون "کانت" ابراز می دارد : من با کانت اتفاق نظر دارم که هر نوع اخلاق باید بر این اصل استوار باشد که هیچکسی خود را ارزشمندتر از کسی دیگر نشمارد.