نظریه انتخاب ویلیام گلاسر

22 مهر 1403 - خواندن 3 دقیقه - 27 بازدید

نظریه انتخاب ویلیام گلاسر :

نظریه انتخاب به ما می گوید که محرکی که بتواند به طور مداوم یک انسان را برای انتخاب خاص کنترل کند،وجود ندارد. 

هر رفتاری که انتخاب کنیم درون مغز ما ایجاد می شود. نظریه انتخاب توضیح می دهد که ما، مثل همه موجودات زنده انگیزه درونی داریم.زمانی که تصمیم می گیریم کاری را انجام دهیم بر این اساس بوده است که ما مایل به انجام آن کار بوده ایم و هیچ کسی ما را وادار به انجام آن کار نکرده است. و این مطلب نشان دهنده تفاوت بین کنترل بیرونی و نظریه انتخاب است.رهایی از احساس گناه ناعادلانه و نابجای کنترل بیرونی، یک مزیت بزرگ یادگیری استفاده از نظریه انتخاب است. برای روشن تر شدن نقش نظریه انتخاب، ابتدا باید به نقش گسترده دنیای کنترل بیرونی اشاره کنیم که یکی از گیج کننده ترین استثناءها در روانشناسی است. ما به ندرت در مقابل بهترین دوستانمان که سالها با ما بوده اند از کنترل بیرونی استفاده می کنیم. بعضی از ما دربرابر این دوستانمان آگاهانه از نظریه انتخاب استفاده می کنیم، اما خواه این نظریه را بدانیم یا ندانیم اکثر ما به خوبی می دانیم که اغلب با دوستان صمیمی خود، متفاوت از همسر، فرزندان، دانش آموزان و یا پدر و مادر خویش رفتار می کنیم. زیرا همه می دانیم که دوستان خوب اغلب قابل اعتمادترین و ماندگارترین منبع شادی ما هستند. ظاهرا می دانیم که اگر بخواهیم مجبورشان کنیم ،که کاری را که نمی خواهند انجام بدهند، شاید آنها و رابطه شاد با آنها را از دست می دهیم . بنابر این اگر رابطه انتخاب را در باره افراد بیشتری به کار ببریم احتمالا دوستان بسیار بیشتری پیدا می کردیم و ارتباط عمیق تری با آنها پیدا می کردیم و به میزان قابل توجهی شادمانی و احساس رضایت بیشتری به ما دست می داد. و در اینجاست که مساله مهمی به نام مالکیت مطرح می شود که نقش نظریه انتخاب را بیشتر به نمایش می گذارد . یکی از علت هایی که ما دوستان صمیمی خود را مجبور به کاری نمی کنیم این است که در رابطه با آنها احساس مالکیت نمی کنیم و قصد نداریم در باره آنها از کنترل بیرونی استفاده کنیم. و این در حالی است که در باره همسر خود، و فرزندان و دانش آموزان احساس مالکیت می کنیم و آنها را متعلق به خود می دانیم و در باره آنها از داشتن کنترل و نقش مالکیت استفاده می کنیم.. اما در باره دوستانمان احساس متفاوتی داریم و تفکر مالکیتی را برای آنها اعمال نمی کنیم.زیرا ما قبول داریم که مالک آنها نیستیم و آنها نیز مالک ما نیستند. مراقبت و علاقه داشتن بدون احساس مالکیت، راه دیگری برای تعریف رابطه دوستی است.