ارزیابی فراگیر
علوم انسانی از ضرورت بازنگری اساسی و همه جانبه در این قلمرو از علم حکایت می کند. جایگاه فعلی حوزه
علوم انسانی در ابعاد تحقیقاتی، علمی و کاربردی از مکان شایسته آن پائین تر است . به نظر می رسد که این حیطه علمی دست کم در دو دهه اخیر به دلائل گوناگون نتوانسته همگام با دیگر رشته های علمی راه پیشرفت و نو آوری را بپیماید و از این رو مسئولیت متخصصان حوزه در پاسخگویی به مشکلات موجود در این قلمرو مضاعف گشته است. این مقاله ابتدا در پی بیان علل مواجه شدن
علوم انسانی با معضلات فوق، و سپس به دنبال ارائه سیاست ها و راهکار های غلبه بر آن است. به عنوان بخشی از مهم ترین مسائل
علوم انسانی می توان به کیفیت نامطلوب تحقیقات
علوم انسانی در سطح ملی و بین المللی، کاربردی نبودن بسیاری از تحقیقات، رشد کمی بی رویه دانشجو، اشتغال بیش از حد صاحبنظران
علوم انسانی به تدریس به جای تحقیق اشاره داشت . برخی از سیاست ها و راهکار های پیشنهادی عبارت اند از نظام مند کردن تحقیقات، ایجاد هماهنگی میان مراکز تحقیقاتی و اجرائی به منظور محقق ساختن پژوهش های کاربردی و گ ره گشا، استفاده بهینه از توان پژوهش متخصصان علوم انسانی، توسعه تخصصی و عالمانه مراکز پژوهشی و بسیاری دیگر از سیاست ها و راهبرد ها که طی مقاله به طور مبسوط مورد بحث قرار خواهند گرفت.