تعیین مسیر بهینه چاه در طول حفاری برمبنای پایداری چاه با استفاده از مقایسه فشار مچالیدگی در مکانیزم های شکست متفاوت

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 363

This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CHEMISB01_030

تاریخ نمایه سازی: 10 اردیبهشت 1399

Abstract:

ناپایداری چاه، چالشی بزرگ در طول عملیات حفاری و بهره برداری از مخازن است. تاکنون مطالعات گسترده ای بر شرایط پایداری چاه و بهینه سازی مسیر حفاری چاه انجام شده است. جهت تحلیل پایداری چاه فاکتورهای بسیاری مثل خواص سنگ، رژیم تنش های درجا، شیب و جهت حفاری، تفاوت دمایی سیال داخل چاه و مخزن... باید درنظرگرفته شوند. این گزارش مدلی تحلیلی جهت تخمین فشار مچالیدگی برای ممانعت از ناپایداری چاه در طول حفاری با به کارگیری معیار شکست موجی_کلمب ارائه میدهد. نتایج بررسی نشان میدهد که، شیب و جهت جغرافیایی چاه نقش ویژه ای در پایداری چاه در رژیم تنش مربوط به یک گسل نرمال دارند؛ در گام دوم با مقایسه نتایج معیار شکست موجی-کلمب با دیگر معیارهای شکست از قبیل موهرکلمب،روش اصلاح شده لید و روش دراکرپرگر تاثیر به کارگیری روشهای متفاوت معیار شکست در تخمین فشار مچالیدگی چاه بررسی شده و صحت استفاده از هر روش بر مبنای قیاس با روش موجی-کلمب تعیین میگردد.بر اساس مشاهده نتایج مکانیزم موجی -کلمب، فشار مچالیدگی چاه های عمودی نسبت به چاه های افقی کمتر است، بنابراین چاه های عمودی نسبت به چاه های افقی پایداری بیشتری دارند. حفاری چاه در جهت تنش افقی مینیمم پایداری بیشتری در مقابل ریزش دیواره چاه دارد و حساسیت فشار مچالیدگی به تغییر شیب نسبت به تغییر آزیموت بیشتر است. مکانیزم موهر-کلمب نسبت به مکانیزم موجی-کلمب مقاومت سنگ را کمتر تخمین میزند. مکانیزم اصلاح شده لید نسبت به مکانیزم موجی-کلمب مقاومت سنگ را بیشتر تخمین میزند. مکانیزم دارکر-پرگر محیطی نسبت به مکانیزم موجی-کلمب مقاومت سنگ را بیشتر تخمین میزند و به طورکلی به کارگیری این مکانیزم برای گسل نرمال مناسب نیست. همچنین، مکانیزم دارکر-پرگر میانی نسبت به مکانیزم موجی-کلمب مقاومت سنگ را کمتر تخمین میزند و مکانیزم دارکر -پرگر محاطی نسبت به مکانیزم موجی-کلمب مقاومت سنگ را کمتر تخمین میزند.

Authors

شایان مشهدی

دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس