بررسی امکان حذف استات سرب و سولفات آلومینیوم از فرآیند عیارسنجی درکارخانههای قند با استفاده از سیستم عصاره گیری اتوفیلت
صاحب اثر: سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی
نوع محتوی: طرح پژوهشی
Language: Persian
استان موضوع گزارش: البرز
شهر موضوع گزارش: کرج
Document ID: R-1091762
Publish: 16 February 2019
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
View: 1,700
Pages: 19
Publish Year: 1393
نسخه کامل Research منتشر نشده است و در دسترس نیست.
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
Abstract:
برای عیارسنجی چغندرقند در کارخانه های قند معمولا از ترکیب استات سرب قلیایی (سواستات سرب) برای شفاف سازی عصاره خمیر چغندرقند استفاده می شود که از لحاظ زیست محیطی بسیار خطرناک بوده و به شدت موجب آلودگی محیط زیست می شود. پژوهش پیش رو با هدف بررسی امکان جایگزینی روش جدید عصاره گیری خمیر ریشه چغندرقند و اندازه گیری قند موجود در آن با استفاده از منبع نور مادون قرمز نزدیک (روش پلاریمتری NIR) با طول موج 882/6 نانومتر (معروف به روش اتوفیلت) با روش پلاریمتری رایج در کارخانه های قند با استفاده از منبع نور زرد سدیم با طول موج 589 نانومتر انجام شد. بدین منظور تعداد 827 نمونه خمیر چغندرقند تازه و فریز شده از مناطق مختلف استان خراسان رضوی (چهار کارخانه قند: A، B، C و D که از ذکر نام کارخانه پرهیز شد) به طور تصادفی انتخاب و سپس هر نمونه به طور همزمان تحت شرایط آزمایشگاهی با دو روش معمول و روش اتوفیلت عصاره گیری و عیار چغندرقند تعیین گردید. ضمنا هر یک از نمونه های خمیر انتخاب شده، در کارخانه قند مبدا هنگام تحویل چغندرقند هم به روش متداول در هر کارخانه مورد عصاره گیری و با استفاده از پلاریمتر معمولی تعیین عیار شد. در روش اتوفیلت، عصاره گیری از نمونه 26 گرمی خمیر چغندرقند با 177 میلی لیتر آب مقطر و 15 گرم خاک فسیل تحت فشار هوا (1/5 اتمسفر) انجام شد و سپس عیار چغندرقند با استفاده از پلاریمتر NIR اندازه گیری گردید. در روش معمول، 26 گرم خمیر چغندرقند با 177 میلی لیتر محلول سواستات سرب به روش هضم سرد مورد عصاره گیری و تعیین عیار آن با استفاده از پلاریمتر معمولی با استفاده از نور مریی انجام شد. نتایج نشان داد اختلاف عیار اندازه گیری شده به روش اتوفیلت با عیار اندازه گیری شده همان نمونه ها به روش معمول تحت شرایط آزمایشگاهی یکسان برای نمونه های چهار کارخانه قند A، B، C و D به ترتیب معادل 0/021- ، 0/013+ ، 0/005- ، 0/005+ بود. در حالیکه، اختلاف عیار اندازه گیری شده به روش اتوفیلت در آزمایشگاه با عیار اندازه گیری شده در عیار سنج هر یک از چهار کارخانه قند A، B، C و D به ترتیب معادل 0/043+ ، 0/072+، 0/231+ و 0/175+ بود. کمتر بودن اختلاف میانگین عیار اندازه گیری شده به روش اتوفیلت با روش معمول در یک آزمایشگاه می تواند ناشی از شرایط یکسان دمای محیط برای هر دو روش و همچنین همگن نمودن یکنواخت نمونه ها قبل از عصاره گیری باشد. به طور کلی، نتایج نشان داد میانگین درصد قند اندازه گیری شده با پلاریمتر NIR پس از عصاره گیری به روش اتوفیلت (18/6480) با میانگین درصدقند اندازه گیری شده با پلاریمتری معمول از طریق عصاره گیری با استات سرب (18/6484) برای همان نمونه های خمیر تفاوت معنی داری از لحاظ آماری نداشت. بنابراین، در صورت رعایت اصول صحیح نمونه برداری و تهیه خمیر تصادفی همگن و یکنواخت شده و فاقد ذرات درشت و همچنین رعایت دقیق پروتکل هر یک از روشهای عصاره گیری و پلاریمتری، امکان جایگزینی روش عصاره گیری اتوفیلت و تعیین عیار با پلاریمتر NIR به جای روش معمول در واحد عیارسنج کارخانه های قند کشور وجود دارد و برای رعایت سلامتی افراد و حفظ محیط زیست قابل توصیه می باشد. 2- واژه های کلیدی: عیار، چغندرقند، پلاریمتری، عیارسنج، مادون قرمز، اتوفیلت.