بررسی مساله شر از دیدگاه افلاطون، علامه طباطبایی و استاد جوادی آملی

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 629

This Paper With 18 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

RSHIW06_004

تاریخ نمایه سازی: 25 فروردین 1400

Abstract:

انسان از دیرباز خود را مواجه با برخی ناملایمات، سختی ها و رنجها می دیده است که حیاتش را مکدر می ساخته است و بسااز سر کنجکاوی بارها از خود پرسیده باشد: حقیقت این امور چیست؟ آیا بین شرور و امور موافق طبع او اشتراکی حقیقی وجوددارد یا نه؟ آیا منشأ شرور و خیرات یکی است یا هر یک منشأی مستقل و خاص خود را دارد واز دو مبدأ سر چشمه می گیرندو... و لذا بشر از همان ابتدا به مسأله شرّ توجه داشته است. از نظر افلاطون ربط بین خیرات و شرور عالم ماده انفکاک ناپذیراست. شر ذاتی عالم ماده است. شر به معنی محدودیت عالم ماده از دریافت کمال معقول جهان مثل. علّامه طباطبایی در فرازیدیگر به بحث درباره شرور می پردازد: «تمام آفریده های خداوند و تمام چیزهایی که ممکن است آفریده شوند خیر هستند و اگر به فرض محال بپذیریم که شری از شرور جهان هستی متعلّقِ آفرینش قرارگرفته است؛ آن شر پس از موجود شدنش چونسایر موجودات خواهد بود؛ یعنی اثری از شر و قبح در آن دیده نمی شود مگر آنکه وجودش اضافه و ارتباط به شیء دیگریداشته باشد و بر اساس آن ارتباط، شر جلوه کند. استاد جوادی آملی، نیزبه تبیین ماهیت شر و حل آن پرداخته اند. ایشان پساز تبیین مساله شر دو راهکار عدمی بودن شر و احسن بودن نظام خلقت را ارائه می دهند. در راهکار عدمی بودن شر، خیرمساوی و مساوق وجود بوده و به همین نسبت صدور شر از مصدر خیر و وجود محال است. عدمی بودن شرور که توسط حکمایبسیاری از جمله افلاطون به کار گرفته شده است، به معنای عدم وجود و عدم کمال یک شیء است که در این صورت متعلقوجود و خلقت قرار نمی گیرد. افلاطون با تبیین دیدگاه عدمی بودن شر و ارسطو از راه تقسیمات پنج گانه موجودات به شبههشر جواب می دهند، اما از نگاه استاد جوادی آملی این دو نظر مخالف یکدیگر نیستند و ارسطو نیز با این تقسیم، درصدد تبیینیعدمی بودن شر است و راهی جدای از طریق افلاطون ندارد.