بررسی رابطه بین خلاقیت و رقابت جویی در دانشجویان دانشگاه های شهر تهران

Publish Year: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 371

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

RAVAN03_006

تاریخ نمایه سازی: 11 خرداد 1400

Abstract:

یکی از زمینه های تحقیقی که بسیار مورد توجه روانشناسان خصوصا روانشناسان اجتماعی قرار گرفته «یافتن ویژگی های مشترک افراد خلاق» یا به عبارت دیگر «بررسی و کشف نوع و میزان رابطه خلاقیت با صفات و ویژگی های شخصیتی» است. یکی از ویژگی های شخصیتی که نمود زیادی در فعالیت ها و موقعیت اجتماعی افراد دارد رقابت جویی است. در بین محققانی که در زمینه شناسایی رابطه بین خلاقیت و رقابت جویی کار کرده اند به وضوح می توان یک اختلاف نظر بنیادین را مشاهده کرد، با توجه به این دیدگاه ها و تحلیل های ضد و نقیض درباره رابطه بین رقابت جویی و خلاقیت و نیز با توجه به اهمیتی که هر دو موضوع دارند این سوال برای پژوهشگر مطرخ می شود که "آیا واقعا ارتباطبی بین خلاقیت و رقابت جویی افراد وجود دارد؟ و اگر وجود دارد چگونه و چقدر می باشد؟". لذا در این پژوهش برآنیم تا درباره سوالات زیر تحقیق کنیم: آیا بین خلاقیت افراد جامعه تحقیق و میزان رقابت طلبی آنها رابطه ای وجود دارد؟ آیا بین هریک از مولفه های خلاقیت و هریک از عوامل رقابت جویی رابطه ای وجود دارد؟ روش تحقیق حاضر، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه تحقیق عبارت است از همه دانشجویانی که در یکی از دانشگاه های تهران مشغول به تحصیل بوده اند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و طی ۲ مرحله انتخاب تصادفی، ۱۲۰ نفر از دانشجویان جهت شرکت در تحقیق انتخاب شدند. در این تحقیق از "آزمون خلاقیت عابدی" و "پرسش نامه رقابت جویی- چیرگی یابی (CMQ)" استفاده گردید. ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر خلاقیت و رقابت جویی مقداری برابر با ۰.۳۶۱ به دست آمده است. همچنین رقابت جویی کلی از بین عوامل خلاقیت تنها با سیالی (FLU) رابطه معنادار دارد.

Authors

احسان سهل البیع

کارشناس ارشد روانشناسی عمومی

سعید ترکمان

کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی