جریان فمینیسم به مثابه جنبش اجتماعی در ایران
Publish place: The 9th National Conference on Sustainable Development in Educational Sciences and Psychology, Social and Cultural Studies
Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 293
This Paper With 20 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EPSCONF09_193
تاریخ نمایه سازی: 15 تیر 1400
Abstract:
فمینیسم از آغاز دوران حیات خویش توانسته خود را به مثابه یک جنبش اجتماعی در تاریخ معاصر قلمداد کند. فمینیسم تاکنون از طریق مکاتب مختلف و در قالب سه موج خود را متجلی ساخته و همراه با سایر اندیشه های غرب به سایر کشورها از جمله ایران رسوخ نموده است. جریان فمینسیم در ایران توانسته به مثابه یک جنبش اجتماعی فعالیت کند. این جنبش در ایران با پشت سرگذاشتن سه موج تاکنون فراز و فرودهایی زیادی داشته است. دوران قاجار، دوران شکل گیری و تثبیت این جنبش بوده که فعالان آن سعی بر تبیین و ترویج اندیشه های خود در قالب انجمنها و نشریات در سطح جامعه داشتند. با روی کار آمدن حکومت پهلوی این جریان از حالت مستقل خود خارج و به کشف حجاب تقلیل اولویت داد و در زمان پلهوی دوم با حمایت حکومت وقت اقدامات فرهنگی و هنری مختلفی را از طریق ساختارهای رسمی و برای دست یافتن به اهداف خود به منظور رفع تبعیض و برابری بر اساس اندیشه های خود انجام داد. با انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و آغاز دوران دفاع مقدس به مدت یک دهه زنان در پشتیبانی جبهه مشغول به فعالیت شدند تا اینکه با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و آغاز دوران سازندگی و اصلاحات و شرایط سیاسی-اجتماعی آن زمان، این جنبش با گرایشهای اسلامی با عنوان فمینیسم اسلامی به حیات خود ادامه داده و از طریق ایجاد گردهمایی ها،کمپین ها، انتشار مقالات و کتب مختلف سعی در تغییر قوانین و ساختاهاری مردسالانه جامعه به نفع زنان را داشته است.این مقاله با هدف بررسی سیر تطور جنبش اجتماعی زنان در ایران میباشد که با روش اسنادی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق نشان میدهد جنبش اجتماعی زنان در ایران تاکنون سه مرحله در دوره های قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی داشته و دارای فراز و فرودهای متعددی بوده اما همواره توانسته بر اساس مقتضیات عرصه اجتماعی هر بازهی زمانی به فعالیت خود ادامه دهد و حیات خویش را تداوم بخشد.
Keywords:
Authors
اسداله بابایی فرد
دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه کاشان
احسان صنعتکار
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی دانشگاه کاشان