اقتصاد رفتاری و بررسی پیامدهای روانشناختی کمیابی با تاکید بر آرای مولایناتان و شفیر

Publish Year: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 235

This Paper With 14 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NCMEI02_044

تاریخ نمایه سازی: 5 دی 1400

Abstract:

ارائه تحلیل های واقعگرایانه در خصوص پدیده های اقتصادی مستلزم درنظرداشتن محدودیت ها و پیچیدگی های رفتارانسانی است.در اقتصاد متعارف به دلایل متعددی فرض عقلانیت، سنگ بنا و پیش فرض اصلی تمام نظریه های اقتصادی را تشکیل می دهد. فرض عقلانیت اقتصادی منجر به برخی ساده سازی ها در تحلیل اقتصادی می شود که باعث به فراموشی سپرده شدن ملاحظات رفتاری انسان های واقعی می گردد.با این وجود نشان می دهیم که تنها با فرض عقلانیت و بدون در نظر گرفتن سایرعوامل به ویژه محدودیت های رفتاری و روانی تصمیمگیران نمی توان تحلیل واقعگرایانه ای از رفتار اقتصادی ارائه نمود.به نظر می رسد جریان اصلی اقتصاد در مورد شناخت رفتار انسان ها کاستی هایی دارد و و اقتصاد رفتاری خواستار رفع این کاستی ها است.اقتصاد رفتاری با استفاده از علم اقتصاد و روانشناسی نشان داده است که مبانی شناخت انسان ها و متغیرهای جمعیتی و روانی بر تصمیم های اقتصادی افراد اثر می گذارد و آنها را ازتصمیم های عقلانی دور می کند.سندهیل مولایناتان و الدار شفیر از دانشمندان برجسته در حوزه اقتصاد رفتاری هستند که در سال های اخیر درباره کمبودهای گوناگون به خصوص فقر دست به پژوهش های خوبی زده اند و حاصل پژوهش های خود و دیگران را در کتابی به نام «کمبود یا کمیابی» منتشر کرده اند. یافته های آنان به این امر مهم می پردازد ‍ که کمیابی چه ذهنیتی پدید می آورد و به چه رفتارهایی می انجامد. کمبود یا کمیابی از هر نوعی که باشد تبعات بسیار گسترده ای دارد که تقریبا همه حوزه های زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد.کمبود، ذهن و تفکر شخص را تنگ و محدود می کند.این ذهنیت تنگ و محدود باعث می شود که انسان در دیگر مسائل نیز مرتکب اشتباهات متعدد شود و نتواند خوب بیندیشد.در نتیجه چنین شخصی راه حل های درست را نخواهد دید.به همین علت کسی که اقساط وامش به عقب می افتد،در تربیت فرزند،کنترل وزن،بهره وری شغلی،روابط اجتماعی و... نیز دچار افت قابل توجهی می شود. اگر ذهن بر روی یک چیز متمرکز باشد، دیگر توانایی ها و مهارت ها مثل توجه، کنترل فرد روی خودش و برنامه ریزی بلندمدت مختل می شود. به گفته مولایناتان و شفیر در این شرایط پردازشگر ذهن ما به مانند پردازشگر رایانه ای که در حال اجرای چندین برنامه است، کند می شود. طرز فکری قدیمی می گوید: افراد فقیر به این خاطر فقیر هستند که تصمیمات بدی می گیرند اما سندهیل مولایناتان و الدار شفیر می گویند ماجرا کاملا برعکس است و در واقع افراد به این خاطرتصمیمات بدی می گیرند که فقیر هستند.