پیامدهای فقهی - حقوقی مساحقه زن با دختر باکر ه پس از آمیزش با همسر خود

یکی از مصادیق حد مساحقه که باعث ایجاد اختلاف میان فقها گردیده، حالتی است که در آن مردی با همسر خود نزدیکی کند و این زن با دختر باکر ه ای مساحقه کند و دختر باکره باردار شود، در این صورت فقها در مورد احکام مترتب بر این فرع فقهی چهار دیدگاه دارند به گونه ای که هم از فقهای متقدم و هم متاخر و هم معاصر برخی قائل به تازیانه خوردن زوجه و دختر باکره و الحاق فرزند به زوج و پرداخت مهریه ی دختر باکره توسط زوجه شده اند و برخی دیگر نیز قائل به سنگسار کردن زوجه هستند و برخی همانند ابن ادریس دیدگاه فقها را نقض کرده است و برخی قائل به الحاق طفل به دختر باکره هستند، اما قانو نگذار این فرع فقهی را بیان نکرده است تنها میتوان گفت قانو نگذار در ماده ۲۳۹ و ۲۴۰ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ موافقت خود را با دیدگاه فقهای مشهور که قائل به عدم سنگسار زوجه محصنه هستند آشکار کرده است اما در مورد سایر احکام این فرع فقهی ساکت است. نوشتار حاضر در پژوهشی توصیفی و تحلیلی و با نگاهی مسئله محورانه، بررسی ادله طرفین و نقد و تحلیل آنها را دنبال میکند و نتایج تحقیق نشان میدهد که دیدگاه فقهای اول که قائل به عدم سنگسار و الحاق طفل به شوهر و پرداخت مهریه ی دختر باکره توسط زوجه اند پشتوانه ی فقهی محکمی دارد و تنها اشکالی که به این قول میتوان گرفت در مورد الحاق فرزند به دختر باکره است که فقهای معاصر ازجمله امام خمینی(ره) و... آن را قبول دارند و به نظر میرسد چون این موضوع در قانون مسکوت مانده است بتوان به نظر دست هی اول از فقها متمایل شد .

Keywords:

احکام فقهی , مساحقه , دختر باکره , آمیزش , پیامد حقوقی