پویشی بر نظریه پردازان نو مارکسیست فرانسوی: لویی آلتوسر و نیکلاس پولانزاس

Publish Year: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 320

This Paper With 7 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CFTP08_2106

تاریخ نمایه سازی: 11 مهر 1401

Abstract:

مارکسیسم یک جهت گیری فلسفی، جامعه شناسی و سیاسی است که تاثیر زیادی بر جریانهای فکری و سیاسی در جهان گذاشته است. این جهت گیری فکری و سیاسی با محوریت اندیشه مارکس هنوز یک جریان فکری بسیار تاثیرگذار است. مارکس آثار زیادی از خود برجای گذاشته است که موجب برداشت ها و تفسیرهای متفاوتی شده است. منشا این برداشتهای متفاوت، تا حدود زیادی آثار مارکس است؛ زیرا او در طول حیاتش یک موضع فکری ثابت نداشته است. نخستین برداشت که به جبرگرایی اقتصادی و مارکسیسم ارتدوکس مشهور است، اقتصاد را تعیین کننده و زیربنای سایر روساختها میدانند. در برابر این برداشت واکنش های زیادی شکل گرفت. یکی از این واکنش های جدی مربوط به لوکاچ، گرامشی و مکتب فرانکفورت است. رهیافت دیگری که بسیار مهم است و در مقابل دو رهیافت مزبور قرار دارد، مارکسیسم ساختاری لوئی آلتوسر است که هم بر تفسیر هگلی از مارکس انتقاد داشت و هم از مارکسیسم ارتدوکس ناخرسند بود. این مقاله با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و با هدف بررسی نظریه نو مارکسیستهای فرانسوی به مطالعه تئوری نظریه پردازان مارکسیسم ساختاری (آلتوسر و پولانزاس) پرداخته است. استدلال اصلی این نظریه پردازان نو مارکسیسم فرانسوی این است که برای عامل اقتصاد اهمیت قائلند و حتی آن را در مرحله نهایی تعیین کننده می دانند اما، بخش های دیگر جهان اجتماعی به ویژه ساختارهای سیاسی و ایدئولوژیک را نیز مهم می انگارند.

Authors

هیدا طوافی

مدرس گروه علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان همدان

علی میمنت آبادی

دانشجوی کارشناسی مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان همدان (پردیس شهید مقصودی)

میلاد کیانفر

دانشجوی کارشناسی مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان همدان (پردیس شهید مقصودی)

مهدی زرین چهارطاق

دانشجوی کارشناسی مطالعات اجتماعی دانشگاه فرهنگیان همدان (پردیس شهید مقصودی)