پیش بینی گرایش به خجالتی بودن بر اساس نیازهای بنیادین روانی در دانش آموزان متوسطه

این پژوهش با هدف تعیین پیش بینی گرایش به خجالتی بودن بر اساس نیازهای بنیادین روانی در دانش آموزان متوسطه انجام * پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی ۳۰۴ دانش آموز دختر متوسطه اول پایه نهم در مدرسه دولتی شهر سرخس استان خراسان رضوی در سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ تشکیل دادند با توجه به جدول کرجسی و مورگان با احتمال پرسشنامه های ناقص تعداد ۱۷۵ دانش آموز دختر به روش در دسترس انتخاب ،گردید به این صورت که ابتدا از بین ۵ مدرسه ۴ مدرسه به تصادف انتخاب شدند و سپس در مرحله دوم از بین ۸ کلاس در ۴ مدرسه ۷ کلاس ۲۵) (نفره انتخاب گردید. در این پژوهش از سه پرسشنامه نیازهای بنیادین روانی دسی و ریان (۲۰۰۰) و پرسشنامه گرایش به خجالتی بودن چیک بریگز (۱۹۹۰) استفاده شد. روش آماری پژوهش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام بوده است. یافته ها نشان داد که بین نیازهای بنیادین روانی با گرایش به خجالتی بودن در دانش آموزان رابطهی منفی معنی داری در سطح ۰/۰۱ وجود دارد و نیاز برای تعلق و نیاز برای خود پیروی به صورت مجزا توان پیش بینی معنادار گرایش به خجالتی بودن در دانش آموزان را دارا بودند این نتایج تلویحات کاربردی در حیطه کاهش مشکلات روانشناختی مرتبط با گرایش به خجالتی بودن به روانشناسان و مشاوران با در نظر گرفتن تاثیرات نیازهای بنیادین روانی ارائه می دهد

Keywords:

نیازهای بنیادین روانی , گرایش به خجالتی بودن , دانش آموزان