تاثیر حق الزحمه خدمات حسابرسی و خدمات غیر حسابرسی بر دسترسی به منابع مالی (مطالعه موردی بورس اوراق بهادار تهران)

با افزایش منابع در اختیار مدیریت، میزان افراد ذینفع در ارتباط با شرکت نیز افزایش پیدا می کند، که پیامد چنین شرایطی بروز تضاد منافع می باشد. در نتیجه تضاد منافع، افراد ذینفع برای همسو ساختن منافع سایرین با خود یا به حداقل رساندن آثار ناشی از تضاد منافع باید متحمل هزینه نمایندگی گردند. مدیر که در کانون این تضاد منافع قرار دارد، با ارایه اطلاعات مالی شرکت بر این تلاش است تا این هزینه را کاهش دهد اما به علت اختیارات مدیریت، نیاز به نظارت بر عملکرد مدیر، قضاوت کارشناسانه حسابرس مستقل را طرح می نماید. برای استفاده از خدمات حسابرسی باید مبلغی به عنوان حق الزحمه خدمات حسابرسی پرداخت گردد. سودآوری پایین خدمات حسابرسی سنتی فشار پیوسته و مداومی را برای انجام فعالیت های غیرحسابرسی نظیر خدمات مشاوره ای، طراحی سیستم های حسابداری، طراحی یا اصلاح کنترل های داخلی برای حفظ سودآوری موسسات حسابرسی به وجود آورده است، بنابراین هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین حق الزحمه خدمات حسابرسی و خدمات غیر حسابرسی با دسترسی به منابع مالی در ۱۰۲ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۹۶-۱۴۰۰ می باشد که با استفاده از رگرسیون حداقل مربعات مبتنی بر داده های تابلویی مورد آزمون قرار گرفته است. و بر اساس آن دو فرضیه تدوین شده است، نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که حق الزحمه خدمات حسابرسی ارتباط منفی و معناداری با دسترسی به منابع مالی دارد، نتایج همچنین نشان می دهد حق الزحمه خدمات غیرر حسابرس ارتبط مستقیم و معنادار با دسترسی به منابع مالی دارد.