تحلیل اعتراضات خیابانی سال ۱۴۰۱ در ایران با کاربست تئوری جامعه شبکه ای کاستلز

انسان ها از طریق تعامل با محیط طبیعی و اجتماعی خود و از طریق شبکه بندی شبکه های عصبی خود با شبکه های طبیعت وشبکه های اجتماعی، ایجاد معنا می کنند. فرآیند ارتباط اجتماعی شده، منبع کلیدی تولید اجتماعی معنا برای کیلت جامعه است. رشدهمه جانبه و بی وقفه فناوری های نوین ارتباطی و دگرگونی مداوم فناوری اطلاعاتی در عصر دیجیتال و شکل گیری جامعه شبکهای، موجب دسترسی رسانه های ارتباطی به تمام حوزه های زندگی اجتماعی و شکل گیری جامعه شبکه ای بر اساس الگویی دائمالتغییر را گسترش می دهد. در زمان ما شبکه های دیجیتال، سریع ترین، مستقل ترین و تعاملی ترین ابزارهای ارتباطی محسوب میشوند و جنبش های اجتماعی شبکه ای شده عصر اطلاعات، نمایانگر گونه های جدیدی از جنبش های اجتماعی هستند و چون اینجنبش ها، نیازمند ایجاد فضای عمومی جدیدی هستند که محدود به اینترنت نباشد، به همین دلیل، از طریق اشغال فضای شهری وساختمان های نمادین، خود را در مکان های زندگی اجتمای رویت پذیر می کنند. در این پژوهش سعی بر آن است که با توجه بهاهمیت موضوع و نیز بر اساس رسالت علمی خودمان، گامی هر چند کوچک در کنار گام های بزرگ دیگر جهت تبیین و علت شناسیو بررسی آثار این جنبش، تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی و روابط مبتنی بر ارتباطات الکترونیکی بر فعالیت های سیاسی و اجتماعیدر دهه اخیر با کاربست تئوری جامعه شبکه ای کاستلز جهت بررسی و صورت بندی اعتراضات خیابانی اخیر در ایران برداریم و نشانمی دهیم شبکه های اجتماعی بر مبنای نظریه جامعه شبکه ای کاستلز، با تاثیراتی از قبیل گسترش ویروسی تجمعات، رهبری افقیو... در جهت افزایش، تسریع و تقویت این اعتراضات نقش حائز اهمیتی داشته اند.

Keywords:

جنبش های اجتماعی , جامعه شبکه ای , شبکه اجتماعی مجازی , اعتراضات , آشوب ها