کنکاشی در احوال مسندالیه به عنوان یک مولفه بلاغی در حکایت عاشق شدن پادشاه بر کنیزک در کتاب مثنوی

احوال مسند الیه به عنوان یکی از مولفه های موثر در بلاغت کلام در شعر عربی و فارسی است. ازآن جا که مولانا در کتاب مثنویمعنوی از شیوه های متفاوت کاربرد مسند الیه بهره برده است اما بر ما پوشیده است که از کدام نوع بیشتر و کدام شیوه را کمتر به کاربرده است. هدف این مطالعه بررسی حالات متفاوت مسندالیه در حکایت عاشق شدن پادشاهی بر کنیزکی در کتاب مثنوی معنوی واغراض ثانویه آن بوده و به دنبال آن بوده تا معلوم نماید که آیا مولانا در این داستان کدام یک از حالات مسندالیه را بیشتر به کار برده وهدف او از این کار چه بوده است؟ نتایج به دست آمده از داده ها، معلوم می کند که خداوندگار عشق وعرفان، در این داستان،رویکرد حذف مسند الیه را بر سایر حالات مسندالیه ترجیح داده و به دلیل رعایت ایجاز، وزن شعرو موسیقی تلاش نموده با بهره گیریاز این شیوه بلاغی بیشتر بر مخاطب تاثیر بگذارد. در ضمن رویکرد تاخیر و تنکیر مسندالیه از سایر شیوه ها کمتر بوده است.

Keywords:

مولانا , مثنوی , حکایت پادشاه وکنیزک , علوم بلاغی , احوال مسندالیه