در این مقاله سعی شده است که آموزش وپرورش استثنایی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از نظام آموزشی کشور به روش توصیفی تبیین شده و توضیح نظام دار، عینی و دقیقی از وضعیت موجود ارائه گردد. جدیدترین رویکرد در برنامه آموزش وپرورش، توجه به دانش آموزان با توانایی های ویژه و رویکرد دسترسی تمام آنان به تعلیم و تربیت آسان م یباشد.
کودکان بسیاری براثر نقص های حرکتی، شنوایی، بینایی و ذهنی، با ناتوانایی هایی مواجه هستند که همیشه با آن ها باقی م یماند. ایجاد نگرش مثبت نسبت به افراد دارای ناتوانی، فراهم نمودن فرصت های برابر و یکسان برای آن ها، شناخت نیازهای مختلف افراد و ارزش گذاری به آ نها و بالا بردن آگاهی افراد جامعه، شیوه های مبارزه با این محرومیت موجود هستند. در چنین وضعیتی،
آموزش وپرورش فراگیر و به دنبال آن طرح توان بخشی مبتنی بر جامعه مطرح میگردد. اصولاً سیستم های آموزشی و توان بخشی مذکور بر این اصل انسان گرایانه استوار است که انسان باید به عنوان یک کل یکپارچه و سازمان یافته شناخته شود و همه
کودکان حتی
کودکان دارای ناتوانی، باید از آموزش برای ارتقای کیفیت زندگی، برخوردار گردند و در این راستا بر این عقیده پافشاری می نمایند که باید همه موانع را از پیش روی برداشت و با فراهم کردن امکانات و تسهیلات، شرایط برای آموزش فراهم گردد.
آموزش وپرورش فراگیر و توان بخشی مبتنی بر جامعه با اصل قرار دادن نیازها، تفاوت ها و ایجاد خود پنداره مثبت در افراد دارای ناتوانی، بدون در نظر گرفتن ناتوانی ها، احساس لذت بردن و اعتمادبه نفس را ایجاد کرده و سبب خواهد شد که افراد دارای ناتوانی، حداکثر موفقیت در حد توان خود را، کسب نمایند.