امروزه سرمایه های ذهنی و
دانش افراد همسو با سایر سرمایه های فیزیکی و مالی سازمان مهم هستند. سازمانهایی که به اهمیت
دانش پی برده اند سعی در مدیریت بهینه آن دارند تا در فرایندهای خود به نحوی اثر بخش از این سرمایه کلیدی استفاده کنند.سازمانها برای انجام پروژه های مدیریت
دانش نیازمند تدوین استراتژی مدیریت
دانش خود به صورت جداگانه می باشند.سازمانها برای موفقیت و تداوم حیات نیاز به
دانش و تجارب دارند و دستیابی به این
دانش و تجارب با به کارگیری فرایند اکتساب
دانش در سازمانها امکان پذیر است .که موجب اثربخشی سازمان جلوگیری از تکرار اشتباهات کاهش هزینه ها وتبدیل سازمان به سازمانی پویا رقابت پذیر و
دانش محور می شود.اکتساب
دانش به عنوان یکی از فرایندهای اصلی در سازمانهای
دانش محور که
دانش اساسی ترین دارایی به شمار می رود .در نتیجه بر اثربخشی سازمان تاثیربه سزایی دارد.استراتژی مدیریت
دانش برمبنای دسته بندی
دانش به انواع
دانش آشکار (صریح) و
دانش پنهان(ضمنی) تعریف می شود و استراتژی
دانش بیان می کندکه سازمان چه دانشی را باچه عمقی وازچه منبعی وازچه طریقی بایستی کسب نماید.دراین مقاله پس از بررسی مدیریت دانش،اهمیت مدیریت
دانش در سازمان های دولتی را بیان می کنیم .سپس موانع و مشکلات اجرا و استقرار مدیریت
دانش درسازمان های دولتی را بررسی کرده و در نهایت راهکارهایی برای مقابله با این مشکلات و تسریع فرایند پیاده سازی مدیریت
دانش ارائه می شود.