طبیعت تجلی گاه احساسات، شور، شعف و زیبایی هاست به همین دلیل
انسان همواره می کوشد تا با آن همراه باشد . توسعه سریع تکنولوژی و صنعت سبب رشد بی رویه شهرها و توسعه حومه سازی و تخریب فضای سبزگردید . شهرهای باکیفیت متوسط، جایگزین
طبیعت بکر و محیط های روستایی شده است . درنتیجه زیبایی این محیط های بکر و طبیعی به ناموزونی و زشتی جوامع صنعتی بدل شده است . رشد شتابان شهرنشینی از پدیده های ویژه دوران معاصر است. چنانچه قرن گذشته را قرن انقلاب صنعتی و قرن حاضر راقرن انقلاب شهری می نامند . بسیاری از معضلاتی که
انسان با آنها روبه روست در ارتباط با زندگی شهرنشینی او می باشند . به طوری که
سکونت در شهر برا ی
انسان مشکلاتی از قبیل اضطراب،نگرانی از آینده و آوارگی را به ارمغان آورده است . از سوی دیگر توسعه شهرنشینی سبب بروز معضلات دیگری مانند از بین رفتن
طبیعت بکر شده است . تخریب
طبیعت نیز علاوه بر آسیب هایی که ازلحاظ فیزیولوژی و جسمانی برای او به ارمغان آورده، معضلات روانی را نیز به مشکلات وی اضافه کرده است . بنابراین در چنین شرایطی توجه به شرایط عاطفی و روانی جامعه لازم و ضروری میباشد و بدیهی است یکی از راههای غلبه براین مشکلات بهبود شرایط زندگی و محیط
سکونت انسان می باشددر این مقاله سعی برآن است به بررسی جایگاه
طبیعت در شهرسازی پرداخت که منجر به فراهم کردن آسایش و
آرامش برای
انسان هاست .