بررسی دلایل بدبینی صادق هدایت و ژان پل سارتر نسبت به زندگی

صادق هدایت و سارتر دوتن ازشاخص ترین نویسندگان ادبیات سیاه درعرصه داستان نویسی می باشند که اثارشان برپایه یاس و ناامیدی بسیارشکل گرفته اند هدف تحقیق بررسی تطبیقی دواثر است تحقیق کیفی هست نه تحقیق کمی ازروش توصیفی استفاده میشود هدف ازاین مقاله شناسایی زمینه ها و عواملی است که به سیاه نویسی و ناامیدی ایشان منجر شده است دراین مقاله نخست ازادبیات سیاه گفته شده سپس نشانه های ناامیدی دراحوال و اثار صادق هدایت بحث شده و انگاه زمینه های موجد یاس دروجود هدایت و درتاروپود اثارش با رویکردهای تاریخی جامعه شناسانه و روانشناسانه موردتجزیه و تحلیل قرارگرفته و تاکید شده است که یاس گرایی هدایت و سارتر علاوه براینکه درخصوصیات روحی و ویژگیهای شخصیتی اوریشه داشت معلول اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی دوران و وضع خانوادگی او و همچنین محصول جریانهای فکری - ادبی رایج درنیمه اول قرن بیستم بود که دراین پژوهش به دنبال واکاوی علل بدبینی این دونویسنده به زندگی می باشیم

Keywords:

بدبینی , یاس گرایی , اگزیستانسیالیسم , صادق هدایت , ژان پل سارتر