ارزیابی و اولویت بندی سبد پروژه های در حین اجرا جهت تخصیص منابع: رویکرد مدیریت ارزش کسبشده و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مطالعه موردی)

با بی ثبات تر شدن محیط سازمان ها در اثر عوامل متعددی از قبیل سرعت تغییر تکنولوژی ، افزایش رقابت و رشد جهانی شدن دیگر هیچ تضمینی برای بقای بلندمدت در بازار وجو ندارد. در شرایط کنونی تنها سازمانهایی دوام می آورند که چالاک باشند و بتوانند با سرعت مناسب به الزامات محیطی پاسخ دهند. سازمان های پروژه محور پاسخی به این نیاز هستند ، چرا که این ساختارها به سازمان ظرفیت انعطاف بالاتری داده و سرعت پاسخگویی سازمان به محیط متلاطم موجود را افزایش می دهند. بدین ترتیب این سازمان ها بمنظور تحقق اهداف استراتژیک خود اقدام به تعریف و اجرای پروژه می نمایند. هر چه این پروژه ها با اهداف استراتژیک سازمان منطبق تر باشند و کارائی بالاتری داشته باشند ، موجبات دستیابی سازمان به اهداف را بهتر و سریعتر فراهم می نمایند. بنابراین امروزه یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی سازمانها کارائی در مدیریت پروژه ها می باشد. به منظور بهبود این مزیت رقابتی ضرورت دارد که کلیه سازمانها بتوانند پروژه های خود را ارزیابی نموده و نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی نمایند تا بااجرای ابتکارات کیفی هر چه سریعتر نسبت به کاستی های خود دست بکار شوند تا از دور رقابت جهانی عب نمانند. ارزیابی پروژه های حین اجرا از این جهت حائز اهمیت است که بتوان براساس ارزیابی های انجام شده نسبت به تخصیص منابع سازمان در راستای دستیابی به بیشترین ارزش مد نظر سازمان و همچنین با بی ثبات تر شدن محیط سازمانها در اثر عوامل متعددی از قبیل سرعت تغییر تکنولوژی ، افزایش رقابت و رشد جهانی شدن دیگر هیچ تضمینی برای بقای بلندمدت در بازار وجو ندارد. در شرایط کنونی تنها سازمان هایی دوام می آورند که چالاک باشند و بتوانند با سرعت مناسب به الزامات محیطی پاسخ دهند. سازمان های پروژه محور پاسخی به این نیاز هستند ، چرا که این ساختارها به سازمان ظرفیت انعطاف بالاتری داده و سرعت پاسخگویی سازمان به محیط متلاطم موجود را افزایش می دهند. بدین ترتیب این سازمانها بمنظور تحقق اهداف استراتژیک خود اقدام به تعریف و اجرای پروژه می نمایند. هر چه این پروژه ها با اهداف استراتژیک سازمان منطبق تر باشند و کارائی بالاتری داشته باشند ، موجبات دستیابی سازمان به اهداف را بهتر و سریعتر فراهم می نمایند. بنابراینامروزه یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی سازمان ها کارائی در مدیریت پروژه ها می باشد. به منظور بهبود این مزیت رقابتی ضرورت دارد که کلیه سازمان ها بتوانند پروژه های خود را ارزیابی نموده و نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی نمایند تا با اجرای ابتکارات کیفی هر چه سریعتر نسبت به کاستی های خود دست بکار شوند تا از دور رقابت جهانی عقب نمانند. ارزیابی پروژه های حین اجرا از این جهت حائز اهمیت است که بتوان براساس ارزیابی های انجام شده نسبت به تخصیص منابع سازمان در راستای دستیابی به بیشترین ارزش مد نظر سازمان و همچنین با بی ثبات تر شدن محیط سازمانها در اثر عوامل متعددی از قبیل سرعت تغییر تکنولوژی ، افزایش رقابت و رشد جهانی شدن دیگر هیچ تضمینی برای بقای بلندمدت در بازار وجو ندارد. در شرایط کنونی تنها سازمان هایی دوام می آورند که چالاک باشند و بتوانند با سرعت مناسب به الزامات محیطی پاسخ دهند. سازمان های پروژه محور پاسخی به این نیاز هستند ، چرا که این ساختارها به سازمان ظرفیت انعطاف بالاتری داده و سرعت پاسخگویی سازمان به محیط متلاطم موجود را افزایش می دهند. بدین ترتیب این سازمانها بمنظور تحقق اهداف استراتژیک خود اقدام به تعریف و اجرای پروژه می نمایند. هر چه این پروژه ها با اهداف استراتژیک سازمان منطبق تر باشند و کارائی بالاتری داشته باشند ، موجبات دستیابی سازمان به اهداف را بهتر و سریعتر فراهم می نمایند. بنابراینامروزه یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی سازمان ها کارائی در مدیریت پروژه ها می باشد.به منظور بهبود این مزیت رقابتی ضرورت دارد که کلیه سازمانها بتوانند پروژه های خود را ارزیابی نموده و نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی نمایند تا با اجرای ابتکارات کیفی هر چه سریعتر نسبت به کاستی های خود دست بکار شوند تا از دور رقابت جهانی عقب نمانند. ارزیابی پروژه های حین اجرا از این جهت حائز اهمیت است که بتوان براساس ارزیابی های انجام شده نسبت به تخصیص منابع سازمان در راستای دستیابی به بیشترین ارزش مد نظر سازمان و همچنین حصول اهداف استراتژیک سازمان دست یافت. در سازمان های پروژه محور که بدلیل تعدد پروژه ها نمایش مناسب و دقیق از وضعیت پیشرفت پروژه ها ، روند تحقق اهداف استراتژیک سازمان و کنترل ریسکهای سرمایه گذاری سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است ، مدیریت پورتفولیوی پروژه های سازمان به عنوان حصول اهداف استراتژیک سازمان دست یافت. در سازمان های پروژه محور که بدلیل تعدد پروژه ها نمایش مناسب و دقیق از وضعیت پیشرفت پروژه ها ، روند تحقق اهداف استراتژیک سازمان و کنترل ریسکهای سرمایه گذاری سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است ، مدیریت پورتفولیوی پروژه های سازمان به عنوان حصول اهداف استراتژیک سازمان دست یافت. در سازمان های پروژه محور که بدلیل تعدد پروژه ها نمایش مناسب و دقیق از وضعیت پیشرفت پروژه ها ، روندتحقق اهداف استراتژیک سازمان و کنترل ریسکهای سرمایه گذاری سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است ، مدیریت پورتفولیوی پروژه های سازمان به عنوان الگویی مناسب در مدیریت پروژه های سازمان (PPM) به خدمت گرفته می شود. اما این ابزار بخودی خود نتایج مورد انتظار مدیریت ارشد را محقق نخواهد ساخت. حجم انبوهی از پروژه های سازمان در سبدهای مختلف که وضعیت هرکدام معمولاً با روش های سنتی برنامه ریزی و کنترل می شود جامعه ای از داده های پراکنده را بوجود می آورد که از حیث ارزش افزوده اطلاعاتی آنطور که باید و شاید غنی نخواهد بود.مدیریت ارزش کسب شد (EVM) ابزاری است که قادر خواهد بود در صورت فراهم آوردن بستر مناسب اطلاعاتی و فرآیندی ، بعنوان موتور پردازشگر داده های پروژه ای در قلب PPM ارزش افزوده اطلاعاتی متناسب با انتظارات سازمان را فراهم آورد.در این تحقیق به دنبال ارائه الگویی جهت دسته بندی و رتبه بندی پروژه ها براساس روش تحلیل سلسله مراتبی در یک سازمان خصوصی می باشیم. ابتدا با توجه به نیازهای سازمان و از طریق مصاحبه با کارشناسان و مدیران و مطالعات کتابخانه ای و طراحی پرسشنامه ابتدا لیستی از معیارهای دسته بندی و رتبه دبندی پروژه استخراج گردید. پس از تجزیه و تحلیل معیارهای کلیدی ، نتایج پرسشنامه ها بعنوان ورودی نرم افزابندی پروژه استخراج گردید. پس از تجزیه و تحلیل معیارهای کلیدی ، نتایج پرسشنامه ها بعنوان ورودی نرم افزار Expert Choiceمورد استفاده قرار گرفت و وزن های مورد نظر استخراج گردید. در پایان وزن های استخراج شده به عنوان ضرایب اهمیت در تابع هدفی تعریف شده براساس برنامه ریزی آرمانی مورد استفاده قرار گرفت.

ارزیابی و اولویت بندی سبد پروژه های در حین اجرا جهت تخصیص منابع: رویکرد مدیریت ارزش کسبشده و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مطالعه موردی) Keywords:

مدیریت پورتفولیو , تحلیل سلسله مراتبی , مدیریت ارزش کسب شده , نرم افزارExpert Choice