جهانی شدن و رسالت فرهنگی برنامه های درسی

این مقاله در پی آن است تا رسالت فرهنگی برنامه های درسی را بهعنوانیکی از تر مهم ین رسالتها در شرایطی که پدیدهی جهانیشدن رخ نمایانده است ، مورد بررسی قرار دهد . این پدیده در سه عرصه زندگی اجتماعی اساسی و تاثیرگذار شده است :عرصه اقتصادی ، سیاست و حکومت و فرهنگ . در چنین شرایطی وظیفه اصلی برنامه های درسی بهعنوان هسته مرکزی سیستم آموزشی چیست تربیت شهروند ملی یا جهانی در زمینه مسایل فرهنگی پاسداری و حراست از فرهنگ ملی و بومی و در کنار آن تربیت شهروندان مفید و مولد در دنیای جهان شمول و با سواد فرهنگی جهانی ، رسالت برنامه های درسی را گوشزد میکند در. این راستا تجدید نظر در اهداف ، روشها و شیوه ارزشیابی برنامه های درسی با توجه به شناخت شرایط کنونی و الزامات آن ضروری می باشد انتظار می رود در چنین شرایطی فهم ، نقد و ارزیابی و بسط و گسترش میراث فرهنگی بیش از پیش در سیستم های آموزشی جلوهگر شود . این هدف در صورتی متحقق خواهد شد که براساس نظریه سواد فرهنگی هرش رسالت نظام آموزشی آشنا کردن نسل جدید با حد اقل دانش ، نگرش و مهارتی باشد ک ه امکان همدلی یا برخورداری از انسجام ملی را برای آحاد جامعه فراهم سازد . البته در عصر جهانی شدن سواد جهانی فرهنگی مطرح می باشد بهطوری که در کنار شناخت و احترام به خرده فرهنگ ها توجه به فهم سایر ملل سعی در جهت بسط و گسترش صلح و دوستی بین ها ملت و نجات نوع انسان و نیل به سوی درک متقابل ملت به ها عنوان رسالت بزرگ برنامه های درسی مطرح میگردد. شاید زمان آن فرا رسیده باشد آرزوی دیرین فیلسوفانی چون افلاطون و کمینیوس در جهت تشکیل اتحادیه ای از ملل در جهت تدارک کتاب های جهانی ، مدارس جهانی ، دانشکده جهانی و زبان ج هانی در راستای نجات نوع بشر متحقق گردد .

Keywords:

جهانیشدن , رسالت فرهنگی , برنامههای درسی , میراث فرهنگی , سواد فرهنگی