موضوع فرهنگ
مدیریت تغییر نیازمند برداشت جدیدی از هدایت و رهبری است تا بتواند خواستههای مدیران، اساتید ،دانشجویان و والدین آنها و مراکز آموزشی را در هزاره جدید برآورده کند. دانشگاههای ما برای تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت کشور از چه راهبردها و روشهایی بهره می گیرند دانشگاههای ما تا چه اندازه هدفهای آموز عالی را می شناسند و بامشتریان خود تا چه اندازه بر سر هدفها توافق جدی و اصولی دارند در آموزش مدیران ، اجرای کدام روش ها را مورد توجه قرارداده ایم کدام مهارتها برای ما مهم و در اولویت هستند آیا علی رغم تغییرات عمده و چشمگیر که در عصراطلاعات، بویژه در حوزه مدیریت و به طور اخص در زمینه مدیریت آموزشی بوجود آمده ، زمان بازنگری در برنامه های آموزشی تربیت مدیران، نرسیده است آیا باید باز هم بر بکارگیری روشهایی که تاریخ مصرف آنها گذشته است اصرارورزیم آینده از آن جوامعی است که نظام تعلیم و تربیتی پویا و خلاق برای خود تدارک کنند تا بتوانند جوانان را برای زندگی کردن، خوب زندگی کردن، یادگرفتن و آماده شدن برای ایفای نقش در آینده ای که متعلق به خود و فرزندان آنهاست،آماده کنند. آینده جوانان پر از تغییر است، آنها را باید برای آینده ای پر از تغییر و تحول آماده کنیم . آنها بایدتغییر را بشناسند، به تغییر فکر کنند، اهل تغییر و تحول بوده و عامل به تغییر باشند نه در مقابل تغییرات مقاومت های بی جا نشان دهند. بر این اساس ،
آموزش عالی باید خود اهل تغییر و عامل به آن باشد ، پس چه باید کرد برای اینکهدانشگاهها به تولید بیاندیشد و اهل تولید باشد چه مهارتهایی، چه دانشی و چه نگرشی باید کسب کند چگونه می توانیم انگیزه تعهد و دانش خلاقیت را در دانشگاهها رشد دهیم در این مقاله به فرهنگ
مدیریت تغییر جهت بهبود کیفیت درآموزش عالی و آمادگی بیشتر برای برداشتن گام های موثر و اساسی در فرآیند کیفیت بخشی نظام تعلیم و تربیت برداشته خواهد شد. بدون شک، مدیریت کیفیت فراگیر(جامع TQM) به عنوان مجموعهای منظم، راهبردهای لازم برای این موضوع را که مورد بحث در مطالعه حاضر هم می باشد، ارایه می دهد.