«اینگلهارت» در تحلیل خود با تکیه بر مشاهدات زمانی از دوران پس از جنگ جهانی دوم معتقد است، که اولویتهای ارزشی مردم غرب از تأکید برارزشهای مادی به ارزشهای فرامادی، و از اولویت دادن به حیات طبیعی و ایمنی به اولویت قائل شدن برای لزوم تعلق و وابستگی به دیگران و حق ابراز نظر و کیفیت زندگی با توجه به تحول نسلی است . وی د رتبیین روندتحولی که پیش بینی کرده بود به گسترش بی سابقه سطوح امنیت اقتصادی و جانی پس از جنگ جهانی به عنوان پیش زمینه تغییر نسلی وارزشی اشاره می نماید. با قبول چارچوب نظری اینگلهارت شناسایی وضعیت ارزشی ایران و جوانان به عنوان نیروی اصلی ان برای ما به عنوان اصلی ترین موضوع در قالب دو قابل پیگیری است: 1) ساختار ارزشی ایران در مقایسه با جهان غرب چگونه است؟ 2) سهم نسل جدید، جوانان در این تغییر چیست؟ برای دستیابی به پاسخ مناسب برای سوالات فوق، راههای متعدید وجود دارد که بیشتر تاکید بر یافته های پژوهشی مناسب تر است. نتایج حاصله از بررسی تجربی با حجم نمونه 2532 در کل کشور که با روش مصاحبه مستقی اطلاعات جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته بیانگر آن است که در بین پاسخگویان 2/40 درصد دارای ارزشهای التقاطی، ،52 درصد دارای ارزشهای مادی، 8 درصد دارای ارزشهای فرامادی می باشد. نسل جوان در مقایسه با نسل مسن و میانی بیشتر فرامادی تا مادی است در ضمن نسل جوان درایران با توجه به نوع اجتماعی شدن و شرایط اقتصادی اجتماعی اش بیشتر فرامادی تا مادی است از طرف دیگر به لحاظ اهمیت بالای دین برای مردم، تعارضی بین نوع نظام ارزشی افراد با دین وجود ندارد.