تمایل به علوم طبیعی و خاصه طبیعت در زبانهای غیرگفتاری بطور اعم و هنر بطور اخص در حال گسترش است، چراکه یکی از پیامدهای اساسی عصر حاضر رابطه مختل شده بشر با طبیعت و تهدید جهانی تعادل اکولوژیکی است؛ چنانچه جامعه امروز بشری به دنبال راه حلی تکنولوژیک برای حل بحران ناشی از تکنولوژی نوین امروزین است. در چند سال اخیر رویکرد این پیامد درخواستهایی در جهت طراحی مناسب در فضای عمومی را در پی داشته است. هدف، گسترش بحث در مورد مفهوم تغییر یافته طبیعت و کمک به ارتقای ژرفاندیشی در ابطه هنر و طبیعت در حوزه مداخلاتی در منظر و طراحی و پرداخت زمین است. هنرهای مفهومی از دهه 60 قرن 20 میلادی شروع شد،
هنر محیطی زیر مجموعه
هنر مفهومی است که همچون ابزاری برای پیوند انسان و آفرینش ریشه ای در تجربیات مشترک انسانهاست.
هنر محیطی ،هنر خواص را به میان عوام می برد و از سوی دیگر مفاهیم موجود درمیان عوام را برای خواص به نمایش می گذارد. روش تحقیق در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی تاثیر هنرهای تجسمی در اماکن عمومی، نقش زیبایی شناسی و خلاقیت در ترقی هنر و گرایش های متنوع
هنر محیطی می پردازد، البته یافتن مرز مشخص بین گرایشهای هنری بسیار دشوار بوده و ممکن است کار هنرمند بین چند سبک هنری در نوسان باشد. در ادامه با نگاهی گذرا و انطباقی در
هنر محیطی ایران به ارتباط
هنر اسلامی و مفهومی پرداخته است.