دیالکتیک کودک - دیگری به مثابه ی انگاره ای تعاملی در تعلیم و تربیت مداوم

Publish Year: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,034

This Paper With 10 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

PESI08_102

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

Abstract:

تعلیم و تربیت مداوم به عنوان یکی از محورهای مهم مطالعات نظری تعلیم و تربیت، در قرن حاضر مورد توجه اندیشمندان و نهادهای تربیتی بوده است. نظر به اینکه تعریف و مختصات آموزش مداوم و یادگیری مادام العمر ربط وثیقی با نظریات یادگیری دارد، هر تعریفی که از تعلیم و تربیت مداوم ارایه شود به طور ضمنی و یا صریح یک نظریه تربیتی را مفروض گرفته است. بدین ترتیب مفهوم تعلیم و تربیت مداوم می تواند با مفروض گرفتن نظریات فلسفی و یادگیری متفاوت، تعریفی متفاوت پیدا کند. از این رو در این پژوهش با به کارگیری روش تحلیل مفهومی (مفهوم‎پردازی)، نخست به برخی ویژگی های تعلیم و تربیت مداوم اشاره شد و در پرتو آن با مفروض گرفتن نظریه یادگیری ویگوتسکی و ارایه ویژگی های یادگیری کودک در این دیدگاه، تعلیم و تربیت مداوم در دوران کودکی مورد مداقه قرار گرفت و با توجه به دیالکتیک کودک دیگری از انگاره ای تعاملی در تعلیم و تربیت مداوم سخن به میان آمد. بنابراین می توان گفت که در یک نگاه کلی انگاره ی تعلیم و تربیت مداوم در دوران کودکی از منظر ویگوتسکی، تعاملی است و هر کجا که سخن از تعلیم و تربیت مداوم در دوران کودکی به میان می آید باید این تعامل به رسمیت شناخته شود. از دیگر سو مختصات تعلیم و تربیت مداوم تعاملی در سه محور مورد بررسی قرار گرفت؛ نخست اینکه در این دیدگاه، تعلیم و تربیت مداوم دربردارنده ی هر دو قطب آموزش و یادگیری به صورت توامان است. دوم اینکه تعلیم و تربیت مداوم در این دیدگاه به صورت رادیکال دیالکتیکی و تعاملی است و از این رو نیز تاحدی نامتعین است و در نهایت اینکه این انگاره مفهوم تعلیم و تربیت مداوم را با نظر به قابلیت های کودک و حوزه تقریبی رشد توجیه پذیر می داند و از این رو آن را برای رشد تربیتی کودک ضروری به شمار می آورد.

Authors

سعید آزادمنش

دانشگاه تهران، دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت