کودکان و خشونت؛ آسیب های ناشی از خشونت خانگی بر کودکان و نوجوانان

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 666

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

CONFHAKIM01_265

تاریخ نمایه سازی: 11 شهریور 1397

Abstract:

خشونت علیه کودکان و نوجوانان از چالش های فراروی جوامع امروزی است که شامل آزارهای روحی و جسمی می شود و به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر آنها اعمال می گردد. دامنه ی این معضل از دوران بارداری آغاز و در دوران شیرخوارگی و خردسالی تا کودکی و نوجوانی گسترش می یابد و تاثیر خود را در همه مراحل رشد و زندگی فرد می کذارد و آثاری چون انزوا، پرخاشگری به همسالان و اعضای خانواده یا تخریب اموال خانه، خشونت نسبت به حیوانات، قهرکردن، تظاهر، رفتار بچگانه، فرار از مدرسه و بزهکاری، بیش فعالی، اختلالات خواب، سردرد، دل درد، اسهال، شب ادراری، افسردگی و... در پی خواهد داشت.دایره ی می تواند این خشونت از خانه تا مهد کودک و مدرسه و اجتماع گسترده شود و تبعات آن نیز در همه ی این فضاها قابل ردگیری و مشاهده است. دتنها پیامی که خشونت و تنبیه های بدنی برای کودک دارد، این است که پدر و مادر هیچ علاقه ای به نیازها و خواسته های او ندارند و از اینکه جثه ای بزرگ تر و قدرتی بیشتر از کودک دارند، نهایت سوءاستفاده را می کنند و او را با اعمال زشت و خشن مورد سرکوب و ایذا قرار می دهند؛ کودک (یا نوجوان) نیز در این بین درمی یابد، کسانی را که با علاقه دوست می داشته است و به آنها اعتماد کامل کرده است، موجب غم، ناراحتی و آزار او می شوند. پدران و مادران به عنوان اولین معلم کودکان، دارای وظایف و نقشه ای متعددی هستند که از جمله آنها می توان به نظارت منظم بر رشد سالم آنان و ایجاد یک محیط پر مهر و آرام اشاره کرد. نقش دیگر هر یک از آنها این است که به کودک خود کمک کنند تصور خوبی از خود داشته باشد، هرچند که عامل واحدی وجود ندارد که مطلقا برای دستیابی کودک به این حس نقش اساسی داشته باشد؛ ولی آنچه حایز اهمیت است، پذیرش همیشگی بدون قید و شرط، اهمیت دادن، همدلی و احترام حفظ یک رابطه مشترک بزرگ منشانه بین کودک با والدین و تشویق آزادی و استقلال در چارچوب های مشخص، مسلما بهترین زیربنا برای ایجاد چنین تصوری است.

Authors

زکیه غزنوی

فارغ التحصیل کارشناسی روانشناسی بالینی – دانشگاه فردوسی مشهد

سعید اشکریز

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی- دانشگاه آزاد اسلامی

ثارالله کربلایی

فازغ التحصیل کارشناسی ارشد آمار ریاضی – دانشگاه پیام نور