جهان کنونی جهانی پر از تغییرات شتابان است. دگرگونی های بسیاری در ارکان جامعه صورت گرفته و پیشرفت هایسریع علوم و تکنولوژی انسان را با وضعیتی روبرو ساخته که کمتر شباهتی با گذشته دارد. یکی از علومی کهتحولات بسیاری داشته علم مدیریت است که پا به عرصه نوینی از حیات خود گذاشته و در پاسخ به چالش هایمحیطی به جستجوی روشهای تازه پرداخته است. یکی از تحولات اساسی که در مدیریت ایجاد شده است تحول درنحوه نگرش به
سازمان است. تا چند دهه گذشته
سازمان ها به عنوان ابزارهایی برای ایجاد هماهنگی بین افراد وکنترل افراد در راستای دستیابی به اهداف بودند. ولی امروزه سازمانها با نگرش وسی عتر درنظرگرفته می شوند و بهمفاهیمی چون
ارتباطات سازمانی توجه ویژه ای می شود.تقریبا در دو دهه گذشته بسیاری از دانشمندان و محققانمدیریت به بررسی نقش
ارتباطات در عملکرد
سازمان ها پرداخته و تحقیقات و مطالعات فراوانی نیز در این زمینهانجام گرفته است.
ارتباطات به عنوان یک فاکتور رقابتی کلیدی در اقتصاد جهانی شمرده می شود . ایجاد روابطیخوب که منجر به تجارتی موفق گردد، عاملی اساسی در
موفقیت کسب و کار محسوب می شود. چنین روابطی برپایه نحوه
ارتباطات ما شکل می گیرد. برای حفظ یک ارتباط سالم و سود آور, نیازمند ارتباط با گروه های متعدد ازمردم هستیم. کارآفرینان هوشمند هرگز فراموش نمی کنند که
موفقیت آنها با شبکه پیچیده ای از افراد و سازمانهای دیگر در هم تنیده است . تمام این روابط باید حفظ و پرورش داده شوند. عوامل مختلفی در ایجاد و حفظارتباطی موثر نقش بازی می کنند، که در این مقاله به بررسی این عوامل پرداخته خواهد شد.