نظام احسن و مباحث جنسیتی و خانوادگی از منظر علامه طباطبایی(ره)

کمال هر چیز، رسیدن آن به وضعیتی است که با ساختار همان موجود سازگار باشد. آن هدف یا کمال مطلوب، در واقع همانبه فعلیت رسیدن تمامی استعدادهای تعبیه شده در وجودش است که با طبیعت او همخوانی و سازگاری تام دارد. بنا به حکمتالهی هر موجودی دارای استعدادهای تکوینی برای وصول به اهدافی از پیش تعیین شده است. در این میان انسان تافته جدابافته است. چون عقل و اراده دارد، علاوه بر تجهیزات تکوینی از دستگیری شریعت نیز بهره ور است تا به هدف نهایی خلقتخود، یعنی ولایت تکوینی برسد. امکان وصول بدان در هر انسانی، بالقوه هست، لکن برخی به قهقهراء رفته و از انسانیت ساقط،پس موجب فساد و خونریزی میشوند و برخی بر قله انسانیت واقع شده و برخی بین دو رتبه مقعد صدق عند ملیک مقتدر؛ جایگاه صداقت در نزد پادشاه نیرومند (قمر 55/54) و اصفل سافلین؛ پست ترین پست ها (تین 5/95) 5) به طور تشکیکی هستند. خداوند کل دنیا را مسخر و خادم انسان قرار داده تا با سهولت بیشتری به مقصد برسد. از جمله ضروریات حیات و بقاءو تکامل و تعالی بشر، تشکیل خانواده و برطرف کردن بسیاری از نیازهای روحی، عاطفی و جسمانی و معنوی خویش از اینطریق است. حکمت ربوبی ساختمان جسمانی و روانی بشر را به گونه ای آفریده که جنس نر و ماده آن کاملا با هم متناسب وبه هم وابسته هستند. اگر هر یک از زن و مرد در جایگاه مناسب خود قرار داده شوند، نظام هستی نیز احسن شده و بشر برایرسیدن به قرب الهی با سهولت سرعت می گیرد و برعکس با اختلال در نقش ها، به نحوی نظام احسن نیز مختل شده و به هم می ریزد.

Keywords:

مسایل جنسیتی , خانواده , علامه طباطبایی (ره) , حکمت الهی , نظام احسن , کمال انسان