بررسی رابطه طلاق عاطفی در خانواده و میزان انگیزش به پیشرفت و مهارت حل مساله در دانش آموزان دوره اول متوسطه

بزرگترین مشکل خانواده های امروزی فقر ارتباطی و ناهماهنگی میان والدین با هم و با فرزندان است. با توجه به این که طلاق عاطفی نقش مهمی در به وجود آمدن مشکلات در خانواده و به تبع آن بر مهارت های زندگی و انگیزه افراد دارد، لذا این پژوهش درصدد است که بررسی کند آیا بین طلاق عاطفی و انگیزش به پیشرفت و حل مساله دانش آموزان دوره اول متوسطه رابطه وجود دارد این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از لحاظ نوع جزء پژوهش های کمی و از لحاظ اجرا توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر شیراز میباشد که در سال تحصیلی96-97 در مدارس دولتی مشغول به تحصیلی میباشند. نمونه ی آماری در این پژوهش210 نفر است که به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شد. برای تحلیل داده های پژوهش از همبستگی اسپیرمن استفاده شد.برای گردآوی اطلاعات پژوهش از پرسشنامه حل مساله هپنرو کراسکوف ((1987 جهت بررسی مهارت حل مساله و از پرسشنامه هرمنس(1977) A.M.T برای بررسی انگیزش به پیشرفت تحصیلی استفاده شد. و طلاق عاطفی خانواده نیز با پرسشنامه محقق ساخته با 22 گویه بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معنی داری بین متغیر طلاق و حل مساله (P> 0.05) و همچنین بین طلاق و انگیزش((P> 0.05 وجود ندارد.

Keywords:

طلاق عاطفی , حل مساله , انگیزش , پیشرفت تحصیلی