کدام مهارت های حل مسیله در پیش بینی سازگاری زناشویی در دانشجویان زن متاهل نقش مهم تری دارند
Publish place: First National Conference on Sustainable Development in Iranian Education and Psychology
Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 464
This Paper With 7 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RSCONF01_278
تاریخ نمایه سازی: 13 مهر 1397
Abstract:
سنگ بنای خانواده، ازدواج است. با شروع ازدواج و ایجاد رابطه ی زناشویی، سازگاری زناشویی1 به متغیری مهم در رابطه با کیفیت ازدواج بدل میشود. سازگاری زناشویی، وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساسی ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند. روابط رضایتبخش در بین زوجین از طریق علاقهی متقابل، میزان مراقبت از همدیگر و پذیرش و تفاهم یکدیگر قابل سنجش است. در واقع رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط، ارایه میدهد. یکی از رایجترین مفاهیم برای تعیین و نشان دادن میزان شادی و میزان پایداری رابطه، رضایت و سازگاری زناشویی است. سازگاری زناشویی به صورت خودکار ایجاد نشده و به وجود آمدن آن نیاز به تلاش زوجین دارد. معمولا سال اول ازدواج از نظر سازگاری بسیار ناپایدار بوده و بیشترین خطر را برای ناسازگاری و طلاق دارد. سازگاری رضایت بخش فرد با موقعیتهای اجتماعی عمدهی زندگی به طور مستقیم با میزان ارضای همهی نیازهای اساسی مرتبط است. نیازها و ارضای آنها به خصوص به ادراک افراد بستگی دارد که با توجه به سن و جنس، استعدادهای ارثی، فرهنگ، طبقهی اجتماعی، شغل، محل جغرافیایی، تعلیم و تربیت، تجارب و سازگاری های زندگی اشخاص دیگر در محیط فرد، تغییر پیدا میکند .[3] یکی از متغیرهای مورد بررسی این مطالعه ، مهارت های حل مساله2 ی افراد است. این متغیر در حوزه ی روانشناسی به دلیل مرتبط بودن با روان و رفتار افراد از اهمیت روز افزونی برخوردار است. مهارتهای حل مسآله ی افراد، اشاره به مهارت های ترجیحی آنان هنگام برنامه ریزی کردن، ایده پردازی، آمادگی آنان برای عمل به هنگام مواجه ه با مشکلات و همچنین مدیریت تغییر اشاره دارد. بنابراین هرفرد بنابه ویژگی های روانشناختی و جامعه شناختی خود، سبکی را برای حل مساله هایی که با آن روبه رو می شود در پیش می گیرد که برخی از این سبک ها سازنده بوده و به پیشرفت فرد کمک می کند و برخی نیز هیجانی و غیرسازنده بوده و فرد را از پیشرفت باز می دارد. .[8]
Authors
فاطمه قاسمی
کارشناس ارشدمشاوره و راهنمایی
جهانبخش قاسمی کله مسیحی
دانشجوی دکترای روان شناسی
نجمه سدرپوشان
دکترای مشاوره و استادیاردانشگاه
حیدر ذبیحی سامانی
دکترای تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش و مدرس دانشگاه