اختلال سلوک و نافرمانی مقابله ای با گرایش جرم شناسی

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 716

This Paper With 15 Page And PDF and WORD Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

IHTF01_019

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

Abstract:

عصر ما، زمان اضطراب ها و گسیختگی هاست. دلهره های دائمی از بدی هایی که بیش از پیش ما را نگران می کنند، گسیختگی های- بیشتر اخلاقی تا مادی- انسان را به خشکسالی تدریجی عواطف و قحطی فضائل بشری انجامیده است. انسان امروز در خطر غرق در این نگرانی هاست و تنها امید به رهائی از آنچه در دایره زمان با تار های رنج و زشتی بافته اند روشنابخش زندگانی اوست. این امید به حقیقت دلبستگی به بقاء صیانت، لیاقت و شخصیت آدمی است که پیش از هر زمان دیگر و به انحاء مختلف در مخاطره کینه توزیها، عداوتها، حقارتها و جاه طلبی های فراوان قرار گرفته، به نحوی که انسان متعالی با گریز از خویش و به تمنای وصل وجودی دیگر، به حیات خود ادامه می دهد تا شاید بدیها پآیان گیرند و از لابلای بقعه های زندگی نور گرم و روشن وجودش را در برگیرد و از هراس و دلهره دورش نماید. در میان بدی های گوناگون که انسان مضطرب و نگران را در بر گرفته، بزهکاری همچنان عامل چشمگیر و دلهره آور زمان ماست. وجود اجتماع به عنوان یک واقعیت با جریانی دائمی و تقسیم نقش افراد (با این توضیح که برای هرکس حقی وجود دارد و وظیفه ای) ایجاب می کند که جامعه در صلح و آرامش به سر برد. به عبارت دیگر جامعه باید ایمنی دائمی را در رگ های خود حس کند. اما این آرامش همیشه امکان پذیر نیست، چه حاشیه نشینان اجتماع اعم از تهدیدکنندگان امنیت و بزهکاران با یورش به این احساس دائمی، ایمنی آن را به طور مداوم در خطر قرار می دهند. بنابراین بزهکار که به زعم جامعه طغیانگریست علیه مصالح عمومی همچنان دوران قدیم ضد اجتماعی ، خطرآفرین و ترس آور می نماید.تاریخ اعتقادی و ادبیات اساطیری انسان شاهد افسانه های متعددی از زیر پا گذاشتن قوانین و خطا کار بودن آن بوده است. به طوری که انسان به دلیل عدم اطاعت از قانون الهی و بی اعتنایی به قانون اعمال شده، از بهشت برین رانده شده و یا پرمتئوس به جهت دزدیدن آتش خدآیان به زنجیر کشیده شده، سقراط به دلیل روشن کردن اذهان جوانان و هدایت آنان به سوی روشنفکری به مرگ محکوم شده، برونو و گالیله به دلیل ثابت کردن حقایق علمی واقعیات موجود به مرگ و یا تبعید محکوم شده اند. امثال این ها می توان به بدرالدین و ... اشاره کرد که حکایت آنان تماما نشان از قهرمانی ها و فداکاری هایشان بوده که در اثر همین گذشت و فداکاری توانسته اند به نوبه ی خود تاریخ تمدن بشر را دگرگون نمایند و به تدریج راه را برای ایجاد و تصویب و تثبیت قوانین متمدن و آزادی خواهانه هموار سازند و علیرغم این که خود تراژدیهایی را در تاریخ بشر به ثبت رسانده اند ولی توانسته اند غم و تراژدی سنگین تاریخ زیست و تمدن بشر را از بین ببرند.