هدف این پژوهش بررسی
ادراک معلمان از
تفکر انتقادی می باشد. این پژوهش به روش تحقیق کیفی با رویکرد
پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. به این منظور مصاحبه های نیمه سازمان یافته با بیست و چهارنفر از معلمان منطقه آلونی و لردگان انجام شد که طی آن معلمان دیدگاه های خود را در خصوص
تفکر انتقادی بیان نمودند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش
پدیدارشناسی اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. چهار زمینه (مقوله) اصلی از مصاحبه ها استخراج شد که می توانند
ادراک معلمان را از
تفکر انتقادی مشخص کنند. این زمینه ها عبارتند از: تعریف تفکر انتقادی، پیش نیازهای آموزش تفکر انتقادی، روش های آموزش
تفکر انتقادی و نتایج استفاده از تفکر انتقادی. یافته های این پژوهش تصویر روشنی از
ادراک معلمان نسبت به
تفکر انتقادی را ارائه می نماید. با توجه به این که
ادراک ملعمان در مورد پیش نیازهای آموزش
تفکر انتقادی و روش های آموزش
تفکر انتقادی مناسب نیست، آشنایی بیشتر آنها با این موارد ضروری به نظر می رسد.