بازتاب نگرش های انتقادی به مسائل زن در قصه های عامیانه رایج در فرهنگ بختیاری

هدف در این پژوهش، بررسی نگرش های انتقادی به مسائل زنان در قصه های عامیانه رایج در فرهنگ بختیاری، براساس روش اسنادی است و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که نگرش های انتقادی مربوط به کدامیک از مسائل زنان است چه مطلوب هایی به عنوان جایگزین مسائل مورد انتقاد، پیشنهاد داده شده و مسائل مورد انتقاد، مختص به کدامیک از حوزه های زندگی بوده است نتایج پژوهش، نشان می دهد مسائل مورد انتقاد، بیشتر مربوط به حوزه خانواده و ازدواج است. زنان، ازدواج های اجباری، چند همسری و مبتنی بر فقر را نپذیرفته اند و راویان، با بدنمایی این موضوع ها قصه ها، کوشیده اند نهادینه کنند که خانواده ها، به دختران در انتخاب همسر، آزادی دهند، مردان باید به تک هسمری، روی آورند و دختران خود را به سبب فقر، به ازدواج دیگران در نیاورند. از دیگر مسائل مربوط به ازدواج و مورد انتقاد در قصهها، انتقاد بر نبود سنخیت بین زوجین است که سبب می شود خانواده، دچار بیماری های روحی و روانی شود. همچنین این کلیشه جنسیتی که زنان ناتوان هستند، مورد انتقاد قرار گرفته است و نشان داده شده که زنان از نیروی عقل و هوش برخوردارند و می توانند خود را از خطرها و زمینه های آسیب زا نجات دهند.

Keywords:

قصه , فرهنگ بختیاری , زان , نگرش های انتقادی , ازدواج