رشد و توسعه پیازی ژاپن و الگوبرداری از آن در رشد و توسعه اقتصادی، تکنولوژی، فرهنگی و اجتماعی کشور

8 دی 1402 - خواندن 4 دقیقه - 303 بازدید

متن اصلی: یکی از دغدغه های مهم مردم و تصمیم گیران در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و ... انجام سیاست های مناسب برای حرکت در راستای رشد در زمینه های مختلف فوق است. بدیهی است که یکی از راههای دانستن روش مناسب، مطالعه نمونه های کشورهای موفق است. یکی از این کشورها، ژاپن است. کشوری که در طول مسیر موفقیت، هزینه های بسیار زیادی را در مراحل مختلف پرداخته تا در نهایت موفق شده است.

کشور ژاپن در قرن نوزدهم کشوری ضعیف و وابسته به کشاورزی و دارای تکنولوژی با سطح پایین بوده و از دهه 1950 به بعد تحت مدیریت دولت خود و همچنین با همکاری نیروهای خارجی توانسته به رشد اقتصادی بالایی برسد. دانستن بخشی از مسیر رشد و توسعه ژاپن شاید مفید باشد. لذا در این متن بسیار مختصر در خصوص چند عامل موفقیت ژاپن صحبت خواهد شد:

پرفسور کنیجی اونو، استاد موسسه ملی تحصیلات تکمیلی مطالعات سیاسی توکیو، فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد کالیفرنیا می گوید، یکی از اتفاقات مهمی که در ژاپن در طول صنعتی شدن افتاده این است که ظاهر ژاپن امروز با گذشته کاملا متفاوت، ولی ساختار هویتی ژاپن چند لایه و مانند پیاز است. مثل یک پیاز که لایه های آن با همدیگر و در کنار هم بخوبی قرار گرفته اند و هر لایه خاصیت و وظیفه ای متفاوت را برعهده دارند، ژاپن نیز مانند یک پیاز عمل می کند و عناصر جدید و سنتی اش در کنار هم همزیستی مسالمت آمیزی دارند و هر کدام وظیفه خودشان را به نحو احسن انجام می دهند. در واقع ژاپن با اینکه مدرن و صنعتی شده، هنوز هم به سنت ها و نیروهای سنتی خود از جمله سامورایی ها، شوگان ها و ... احترام می گذارد و ویژگی های مختلفش با توجه به شرایط بصورت اقتضایی ظهور می کنند. برعکس ژاپن را می توان از چین مثال زد که همانند توپ سنگی سختی است که تغییر نمی کند، مگر آنکه منفجر شود و احتمالا توپ سنگی دیگری با خصوصیات دیگری جایگزین آن شود و به همین ترتیب ادامه پیدا کند. البته با وجود این خصوصیات خوب ژاپن، مارویاما ماسائو(1961) می گوید ژاپن علیرغم سرشار بودن از احساسات و تجارب، ولی سنت اندیشه منطقی و پیوسته ای ندارد و در این خصوص چاره ای باید اندیشید.


نتیجه گیری: شاید بتوان گفت موفقیت های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و ... هر کشوری فقط نتیجه قرارگیری در یک جای مناسب از یک محور مدرنیزه بودن (محور X) نیست. بلکه نتیجه قرارگیری در مختصات ماتریسی ناشی از تلاقی دو محور مدرنیزه بودن (محور X )، و محور سنت گرایی خاص آن کشور ( محور Y ) با شرایط اقتضایی آن کشور و مردم است. بدیهی است جای قرارگیری در این ماتریس را مردم و تصمیم گیران آن کشور با توجه به زیرساخت های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی تکنولوژیکی و بسیاری از موارد دیگر می تواند مشخص کند که در کجای این طیف مدرنیزه شدن و طیف سنتی ماندن قرار بگیرند.

آیا این مدل پیازی برای کشور ما مناسب است؟ یعنی لایه های مختلف پیاز که نهادهای مختلف سنتی و مدرن در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و ... هستند آیا لازم است در کنار هم باشند؟ یا باید صرفا مانند تعدادی از کشورهای غربی کاملا به سمت مدرنیزه شدن حرکت نمود؟

نظر شما فرهیخته گرامی در این خصوص چیست؟

 نویسنده : حمید حنیفی / پژوهشگر حوزه مدیریت تکنولوژی


 


پیشرفت تکنولوژیرشد و توسعه اقتصادیعوامل موفقیت توسعه ایرانتوسعه صنعتی ژاپنرشد فرهنگی و اجتماعی