بر اساس تعریف انجمن بتن آمریکا، بتن حجیم به هر حجم از بتن اطلاق م یشود که نیازمند اتخاذ تدابیری خاص جهت کنترل گرمای حاصل از هیدراتاسیون سیمان و تغییر حجم و تر کخوردگی ناشی از آن است. با توجه به ابعاد قابل توجه ساز ههای بتنی حجیم و پایین بودن ضریب انتقال حرارت بتن، انتقال حرارت تولید شده ناشی از هیدراتاسیون سیمان به محیط ب هراحتی امکا نپذیر نبوده و این امر موجب افزایش دمای بتن و افزایش حجم متناظر آن م یشود. این افزایش حجم در کنار وجود قیود داخلی و خارجی منجر به بروز تن شها و
تر کهای حرارتی در بتن م یشود.
تر کهای حرارتی کنترل نشده در بتن حجیم م یتواند باعث از بین رفتن یکپارچگی سازه ، افزایش تراوش، نفوذ عوامل مخرب و نهایتا کاهش عمر سازه شود لذا لازم است تدابیری اتخاذشود تا میزان تولید حرارت و حداکثر دمای قابل دس تیابی بتن به حداقل برسد و در ادامه این حرارت ب هطور ایمن و در حداقل زمان ممکن از بتن حجیم خارج شود. در این مقاله ضمن بررسی موارد مذکور و همچنین رو شهای اتخاذ شده در پروژه سد کارون 4، مقایسه بین مقادیر حاصل از روابط تجربی با نتایج واقعی کسب شده از طریق قرائت ترموکوپ لها که حاکی از انطباق نسبتا مناسب آ نها با یکدیگر است، جهت بهین هسازی و برنام هریز یهای آینده سیستم انجام شد هاست.