مقایسه ریشه های اقتصادی در دموکراسی مستحکم و غیر دموکراسی های ماندگار

امروزه اهمیت کانونی دموکراسی بر کسی پوشیده نیست و کمتر گرایش فکری میتوان یافت که در فرمول بندی دیدگاه های خود نسبت به این موضوع بی تفاوت باشند.و همین اهمیت دموکراسی می باشد که برحسب تغییر و تحول بسیاری در ساختار و ایجاد انواع دموکرای شده است. سوال اصلی که در این پژوهش به دنبال پاسخ آن بوده ایم بحث دموکراسی سازی پایدار می باشد و بررسی اینکه چگونه می توانیم با تغییر در قوانین و اصول قانون اسای این مهم را به ثمر برسانیم. از دیگر اهداف این پژوهش ارزیابی نقش نهادهای سیاسی و سازمانها در راستای برقراری دموکراسی و تحکیم آن می باشد.به طور خلاصه مهمترین چیزیکه اصلا مردم را به فکر ایجاد دموکراسی می اندازد اقتصاد و بحران های اقتصادی می باشد زمانی که شاهد این هستیم که مردم مشکل »نان« دارند کمکم رو به ایجاد حکومتی می آورند که به آنها حق دهد خودشان شخصی را انتخاب کنند که دلسوز معیشت آنها باشد در نتیجه مهمترین عامل ایجاد دموکراسی اقتصاد است. با تغییر در ساختار قوانین اساسی کشورها میشود یک جامعه را به سمت دموکراسی سوق داد حقوق عمومی مهمترین نقش را در ایجاد تحکیم دموکراسی دارد. قوانین که در نهادهای سیاسی تصویب میشود تضمین کننده بقای دموکراسی هستند.

Keywords:

دموکراسی , دموکراسی پایدار , دموکراسی ناپایدار