گذار فرآیند تاریخی پویایی است که تقریباتمامی عناصرجامعه را وادار به تغییر می کند. ارزیابی پیشرفت تعداد زیادی از کشورهایدر حال گذار در هزینه خاصی مانند اقتصاد امری پیچیده است. در این مقاله سعی شده است تا در ابتدا به عوامل رشد کشورهای در حالگذار پرداخته شود و تعریف مختصری از گذار داشته باشیم . در ادامه به دیدگاه های مخالف و موافق
مداخله دولت در اقتصاد و حضوربخش خصوصی در اقتصاد می پردازیم. به اعتقاد بعضی ها بزرگترشدن
اندازه دولت بر رشد و کارایی اقتصادی اثر منفی دارد و یا برعکسان. باتوجه به این که رشد اقتصادی کشورهایی که
تورم را کنترل کرده اند سریع تر و زودتر حاصل شده است. واز سویی عامل مهم دیگردر پیشرفت، اصلاحات یا آزادسازی بازار است.کشورهایی که قیمتها را خیلی زود به طور جامعی آزاد کرده اند سریع ترین بهبود را درتولیدات داشته اند. تولید در کشورهایی که دارای سرعت رشد متوسط بالایی در صادرات بوده اند افزایش یافته است .همچنین درکشورهایی که رشد سریع و یکدستی داشته اند نقش
بخش خصوصی در تولید ناخالص داخلی بسیار بیشتر از کشورهایی است که رشدکند یا غیر یکنواخت را تجربه کرده اند. اما همیشه می توان استثناهایی را بر این قاعده برشمرد.در این مقاله سعی شده است با روشکتابخانه ای به بررسی تاثیر بودجه بر روی رشد اقتصادی پرداخته شود.