بررسی و نقد نظریه های باز تولید در تعلیم و تربیت انتقادی از منظر هنری ژیرو

نظریه های بازتولید به تحلیل نحوه ی بازتولید نظام سرمایه داری به صورت فرهنگی، اجتماعی و یا اقتصادی و از طریق تعلیم وتربیت رسمی می پردازد. نظریه ی تطابق یا بازتولید اقتصادی، نظریه ی بازتولید اجتماعی و نظریه ی بازتولید فرهنگی اشکالمختلف نظریه ی بازتولید هستند. نظریه ی تطابق و یا بازتولید اقتصادی معتقد است که تعلیم و تربیت بازتابی از بازار کار است و کارکرد آن بازتولید نابرابری های موجود در نظام اقتصادی است. نظریه ی تطابق و بازتولید اجتماعی هر دو بر بازتولید به روش مکانیکی تاکید دارند و نقش انسان را در آن منفعل میدانند. نظریه ی بازتولید فرهنگی معتقد است که تعلیم و تربیت رسمی ازطریق ایجاد نظام معنایی خاص و مشروعیت دهی به تجارب خاص کلاسی در مدارس به بازتولید فرهنگ سلطه می پردازد. در این مقاله به تبیین و نقد نظریه های بازتولید از دیدگاه هنری ژیرو، متفکر بزرگ تعلیم و تربیت معاصرآمریکایی می پردازیم. ژیرو با نقد این دیدگاه ها معتقد است که این نظریات گرچه دارای نقاط مثبت اند ولی دارای کمبود هایی اند. او اساس تصوری از بازتولید را پی می نهد که همراه مفهومی از مقاومت، تصور دیالکتیک از سلطه و ایدئولوژی، نقش فعال برای انسان و... است.

Keywords:

تعلیم و تربیت انتقادی , بازتولید , تطابق , بازتولید فرهنگی , هنری ژیرو