بخش توزیع نیروی برق جبهه اصلی برخورد و ارتباط نزدیک به 12 میلیون مشترک با صنعت برق کشور میباشد و بااطمینان می توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق مردم توفقیات وزارت نیرو را بر اساس عملکرد این بخش از صنعت برق را ارزیابی می کنند. معذالک کاستی ها و ضعفهای نظام برنامه ریزی و عدم انسجام و ارتباط و هماهنگی لازم بین بخشهای مختلف این شاخه از صنعت برق باعث شده که در دوره های مختلف حیات سازمانی شرکتهای توزیع، خط مشی های ضعیفی اتخاذ و جهت گیریها سیستم را از حرکت به سوی یک وضعیت پایدار، معین، تعریف شده و بهینه باز دارد. در این مقاله ضمن تشریح موقعیت مکانی شرکتهای توزیع بر روی منحنی عمر سازمانی، به لزوم بازنگری و تجدید در شیوه اجرایی مکانیزم خصوصی سازی و تبدیل آن به عنوان یک فرآیند موثر و مفید در جهت تغییر سیستم اشاره می شود.