تبیین ابعاد بینشی، گرایشی و کنشی مفهوم مدیریت بر خود (خود کنترلی) یک مدیرمسلمان (مطالعه ای تطبیقی بر آراء و نظرات اندیشمندان این حوزه) abstract
مدیران این عصر توجه قابل ملاحظه ای به آن معطوف داشته اند .
مدیریت بر خود یک پدیده ی درونی و گرایشی است که در رفتار و اعمال فرد بروز می کند . این پدیده نیاز به شناخت ارزش ها و توانایی های موجود در انسان دارد . از اصول، مبانی و ابعاد این پدیده که ما در این مقاله بدان ها اشاره می کنیم چهار چیز است ؛ یکی از آن ها
ارزش خود شناسی است که از
ابعاد بینشی محسوب می شود . بدین صورت که انسان باید ارزش های درونی خودش را بشناسد ، زیرا که با شناخت این ارزش ها ، انسان می تواند خودش را بهتر درککرده و نیاز های آن را شناخته و آن ها را رفع کند و به این سبب می تواند برای شناخت ارزش های درونی خود برنامه ریزی داشته و بر خود مدیریت کند و یا به عبارتی خود کنترلی داشته باشد . اصل دوم ، اولویت دادن چیزهای مهم برای شخص است که فرد آن ها را در اولویت قرار داده و به مرور زمان ، آن ها از اهداف وی می شوند و به عبارتی بعد گرایشی فرد در این حوزه تقویت می شود . اصل سوم ، انجام دادن این کارهای مهم یعنی ، انجام دادن همان اهداف است که باید توسط فرد به طور کامل انجام شود و در رفتار فرد تجلی پیداکند. اصل چهارم نیز ، اهمیت داشتن نگاهی وسیع تر به ارزش ها و داشتن چشم اندازی برای رسیدن به اهداف و هم چنین انجام دادن این کارهای مهم با توجه به افق های پیش رو است که از غایات نگاه فرد به مدیریت برخود و چشم انداز هر فرد در رسیدن به خود کنترلی در هر عرصه است . بنابراین ، این اصول به ترتیب باعث شناخته شدن ارزش های انسانی و سپس برنامه ریزی برای رسیدن به هدف می شود که در کمترین زمان ، انجام شده و حتی ارزش های بی محتوا نیز در آن نفوذ و تاثیری ندارد که این ، همان نتیجه ی مطلوب رفتارییعنی مدیریت برخود است . سعی شده است در این تحقیق که با استفاده از روش کتابخانه ای گردآوری شده است، این اصول چهارگانه بینشی،
گرایشی و رفتاری مدیریت برخود و چشم انداز متصور آن حوزه درحد امکان واکاوی و بررسی شوند .